چکیده:
مقوله فرهنگ و مطالعات فرهنگی از موارد اجتناب ناپذیری است که همواره در طول تاریخ اجتماعی جوامع بشری، مورد توجه قرار گرفته است و به ویژه در دهه های اخیر متفکراین و اندیشمندان علوم اجتماعی در کشورهای مختلف با طرح و ارائه نظریات گوناگونف پیرامون ساختارهای فرهنگی و اجتماعی، تاثیر فرهنگ و مقولات فرهنگی بر شئونات مختلف زندگی اجتماعی و اقتصادی افراد را به تصویر کشیده اند. پژوهش حاضر در پی آن است تا دریابد چه عواملی بر مصرف کالاهای فرهنگی موثر است و هدف کلی این تحقیق برسی تاثیر پایگاه اقتصادی - اجتماعی بر مصرف کالاهای فرهنگی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی - واحد تهران شرق می باشد و محقق سعی نموده رابطه بین شغل والدین دانشجویان، مطقه محل سکونت، میزان در آمد ماهانه خانوار، طبقه اجتماعی، اوقات فراغت، مقطع تحصیلی و جنس را با مصرف کالاهای فرهنگی مورد سنجش و بررسی قرار دهد. در این تحقیق از روش پیمایشی، اسنادی و مطالعه موردی تواما استفاده شده است. جامعه آماری این پزوهش کل دانشجویان مشغول به تحصیل در واحد دانشگاهی تهران شرق است که در نیم سال اول سال تحصیلی 87-86 تعداد 6234 نفر می باشند. حجم نمونه تعداد 370 نفر از دانشجویان می باشد که از طریق شیوه نمونه گیری طبقه ای و سهمیه ای انتخاب شده اند.
جهت سنجش تغییرات متغیر وابسته در این پژوهش 7 (هفت ) فرضیه تدوین و مورد آزمون قرار گرفته اند. در تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق از آزمون های کای اسکور، وی کرامر، کندال c, مقایسه میانگین ها، رگرسیون چند متغیری استفاده گردیده است. به طور کلی نتایج حاصل از آزمون فرضیه های این پژوهش نشان می دهد متغیرهای مقطع تحصیلی و اوقات فراغت رابطه مثبت افزاینده با مصرف کالاهای فرهنگی داشته هر چند که سهم هر کدام متفاوت است و همچنین متغیر طبقه اجتماعی هم رابطه ضعیفی با میزان مصرف کالاهای فرهنگی را نشان می دهد در مقابل، متغیرهای جنس، شغل والدین دانشجویان، میزان درآمد و منطقه محل سکونت با مصرف کلاهای فرهنگی فاقد رابطه می باشند.
The issues of culture and cultural surveys are among the inevitable cases
which have been permanently the center of attention during the mankind social
history. Particularly, in the recent decades, social science intellectuals from
different countries have visualized the effect of culture and cultural issues on
different people’s social and economic conditions through offering various hypotheses
on cultural and social structures.
The present survey aims at figuring out the factors effective on consuming
cultural goods. The statistical community was the university students in Azad
University in the east of Tehran. The present survey has tried to evaluate and
examine the relationship between parents’ jobs, neighborhood where they live,
family income, social level, leisure time, grade and gender with using cultural
goods.
The research methods simultaneously used in the research are survey, imputable
and case study. The statistical community is all the students studying
at east branch of Azad University. (N=6234) and the volume of the sample is
370 university students who were selected through categorical and rationing
method.
To assess the changes of the dependent variable, 7 theories are developed and
tested in the present survey. To analyze the data of the survey, K Score, Kendal
C, comparison of averages and multivariable regression tests have been utilized.
In general, the results of testing the theories of the research indicate that
grade and leisure time variables have growing positive relationship with using
cultural goods; however, each of them contribute to the issue differently. It has
also come out that social class variable has unimportant relationship with rate
of consuming cultural goods. On the contrary, variables such as gender, parents’
job, income level and neighborhood where university students live, have
no relationship with consuming cultural goods
خلاصه ماشینی:
"در سطح آمار توصیفی از جداول مربوط به توزیع درصد متغیرهای اسمی و رتبهایو در سطح آمار استنباطی از آزمون مقایسه میانگینها،رگرسیون چند متغیری و ضرایبهمبستگی کای اسکوار،وی کرامر و سی کندال استفاده گردیده است نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق الف)نتایج توصیفی (به تصویر صفحه مراجعه شود)با توجه به اطلاعات جدول شماره(1)میانگین استفاده از کالاهای ادبی نظیر مطالعه کتابو و میزان ساعات آن در هفته در بین پاسخگویان 5/62 میباشد که با توجه به حد اقلو حد اکثر این متغیر که بین 15 و 2 میباشد باید گفت مقدار چندان مطلوبی نیست و به سمت ضعیف گرایش دارد.
همچنین نظریه ماکس وبر که علاوه بر بعد اقتصادی به ابعاد سیاسیو اجتماعی نیز توجه دارد معتقد است طبقه ثروتمند در تلاشند تا خرید کالاهای گرانقیمترا به انحصار خود درآورند در این تحقیق تأیید شد و همچنانکه انتظار میرفت براساسنظریه وبر و در راستای نظریه وبر کالاهای فرهنگی سطح بالا مانند تئاتر و کنسرت موسیقیکه بهای مادی بیشتری را نسبت به کالاهای ارزانقیمت میطلبند در انحصار قشرهای بالا وطبقه ثروتمند قرار میگیرند و به نوعی در انحصار آنها هستند.
در این تحقیق نظریه ملوین تامین که منطقه محل سکونت را عامل تعیینکننده قشر اجتماعی افراد ساکن در مناطق پایین میداند که دارای تحصیلات،شغل و درآمدبالا هستند و سعی میکنند برای اعتبار بخشیدن به خود از سبک زندگی با سطحی بالاتر کهمبتنی بر نوع مصرف و درعینحال دربرگیرنده الگوی مصرف کالاهای فرهنگی میباشد،پیروی کنند،تأیید نشد و نتایج بدست آمده رابطه بین منطقه سکونت و استفاده از کالاهایادبی،تکنولوژیکی،رسانهای و در مجموع کالاهای فرهنگی را تأیید نکرد و فقط در مورداستفاده از کالاهای تفریحی رابطه متوسطی وجود دارد."