چکیده:
آشنایی با طبقات راویان و آگاهی از عصر و زمانی که ایشان در آن می زیستهاند و به طور کلی، وقوف بر هرگونه قراین و شواهد تاریخی مرتبط به آنان، تاثیر بسزایی در ارزیابی احادیث و چگونگی نقد و بررسی آنها دارد و میتوان بدین وسیله، به آگاهی از وجود ارسال و تدلیس در اسناد آنها و نیز تمییز راویان مورد وثوق از غیر آنان و همچنین فواید دیگر نایل آمد.
خلاصه ماشینی:
"شهید ثانی در مبحث رضاع، پس از نقل حدیثی از علیبن مهزیار از ابیجعفر 7 (نک: کلینی، ج 5، ص 446) و اشاره به ضعیف بودن صالحبن ابیحماد که در سند آن واقع شده مینویسد: علاوه بر این، حدیث مزبور مرسل است؛ زیرا هرگاه «ابیجعفر» به صورت مطلق استعمال میشود، مقصود از آن امام باقر7 است و اینکه راوی حدیث، قول ابنشبرمه را در مقابل سخن امام آورده نیز قرینه این امر است؛ زیرا این شخص، در زمان آن حضرت میزیسته است و این در حالی است که ابنمهزیار، آن امام را درک نکرده است.
صاحب کتاب جامع الرواة، در نقد حدیثی که آن را از حسین بن ابیعلا و او از سعد اسکاف و وی از امیرالمؤمنین 7 نقل میکند، مینویسد: به حسب ظاهر، این حدیث مرسل است؛ زیرا سعد اسکاف از اصحاب امام باقر و امام صادق 8 است (و امام علی 7 را درک نکردهاست).
آیت الله خویی ضمن اشاره به حدیثی که آن را شیخ طوسی در باب «مایجوز الصلاة فیه من اللباس و المکان» با سند خود از ایوببن نوح، از حسنبن علی وشاء، از امام صادق 7 نقل کرده است، (نک: طوسی، تهذیبالاحکام، ج 2، ص 209) مینویسد: به حسب ظاهر، این حدیث مرسل است؛ زیرا حسنبن علی وشاء، امام صادق 7 را درک نکرده، بلکه از این سخن او که: کنت مع أبی و أنا غلام فتعشینا عند الرضا 7 (صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 89) استفاده میشود که وی در زمان امام رضا 7 پسر بچه بوده است."