چکیده:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی تاثیر آموزش گروهی مهارت های مدیریت خشم و آرمیدگی بر کاهش نشانه های اضطراب، افسردگی و خشم در بیماران قلبی، پس از جراحی بای پس عروق کرونر، انجام شده است.
روش: در قالب طرح پژوهش نیمه تجربی، 40 بیمار مبتلا به اختلال کرونری قلب با دامنه سنی 65 – 35 سال که برای اولین بار تحت جراحی بای پس قرار گرفته بودند، انتخاب شدند و به تصادف در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. جهت اندازه گیری متغیرها، از پرسشنامه های اضطراب و افسردگی بک و مقیاس خشم MMPI-2 استفاده شد. تحلیل داده ها با بهره گیری از روش آماری تحلیل کوواریانس انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه آموزش گروهی مهارت های مدیریت خشم و آرمیدگی، بطور معنی داری موجب کاهش نشانه های اضطراب (001/ 0 > p) و افسردگی (001/ 0 > p)و خشم (001/ 0 > p)در بیماران گروه آزمایش شده است که چنین تغییری در بیماران گروه گواه مشاهده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به تاثیر آموزش مهارت های مدیریت خشم و آرمیدگی بر کاهش نشانه های هیجانی منفی بیماران، بکارگیری این روش در کلیه سطوح پیشگیری و درمان بیماری های کرونری قلب، ضروری به نظر می رسد.
he aim of this study was to investigate the effectiveness of anger management and relaxation skills training on decreasing of anxiety، depression and anger among heart patients after bypass surgery.
In this quasi- experimental design، 40 coronary heart patients aged 35-65 years، having first bypass، were selected and randomly assigned to experiment and control groups. To measurement of variables، Beck anxiety and Beck depression Inventories and Anger Scale of MMPI-2 were used. Data were analyzed using the one way analysis of covariance. The findings revealed that skills training schedule of anger management and relaxation significantly decreased anxiety (p<0/001)، depression (p<0/001) and anger (p<0/001) among patients.
Regarding the effectiveness of training of anger management and relaxation on decreasing of negative emotions among patients، manipulating this method seems essential in all stages of prevention and treatment of coronary heart disease.
خلاصه ماشینی:
"جامعه آماری پژوهش نیز شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال کرونری قلب(با دامنه سنی 35 تا 65 سال)میباشد که برای اولین بار تحت عمل جراحی بای پس1عروق کرونر قرار گرفته و در بخش مراقبتهای ویژه قلبی بیمارستانهای شهید مدنی و امام رضا(ع)شهر تبریز بستری شده و در حال ترخیص بودند که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 40 نفر از آنان به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده و 20 نفر(13 مرد و 7 زن)به صورت جایدهی تصادفی در گروه آزمایش و 20 نفر(11 مرد و 9 زن)در گروه کنترل جایگزین شدند.
علی رغم اینکه برنامههای باز توانی1در قالب پیشگیری ثانویه در کاهش عوامل خطر ساز بیماریهای کرونری قلب،پس از مداخلات پزشکی و جراحی موفقیت آمیز بودهاند،لزوم استفاده از آموزشها و مداخلات روانشناختی در کنار برنامههای باز توانی به دو دلیل ضروری به نظر میرسد:اولا،عوامل روانشناختی و بخصوص تجربه هیجانهای منفی در شکلگیری بیماریهای قلبی تقش قابل توجهی دارند و پس از بروز بیماری و به دنبال جراحی نیز بر کیفیت زندگی بیماران مؤثر بوده و حتی انگیزه بیماران را برای استفاده از دارو درمانی و تغییر در سبک زندگی تحت تأثیر قرار میدهند؛دوم اینکه،مطالعات متعدد نشان دادهاند که همراهی مداخلات روانشناختی با برنامههای باز توانی در مقایسه با بکار گیری صرف این برنامهها به نتایج بهتری در روند بهبود بیماری و بخصوص کاهش آشفتگیهای هیجانی بیماران،منجر شدهاند (لین2،کارل3،ولیپ4،1999)."