چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوهای ارتباطی خانواده (الگوهای گفت و شنود و هم نوایی) و مهارت های مقابله با استرس (هیجان مدار و مساله مدار) به عنوان پیش بینی کننده های وابستگی به سیگار در نوجوانان پسر سیگاری و غیر سیگاری 13 تا 18 ساله شهر مشهد انجام شد. نمونه پژوهش شامل 182 (91 نفر سیگاری و 91 نفر غیر سیگاری) نفر نوجوان پسر ساکن شهر مشهد بود که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، با انتخاب تصادفی دو ناحیه (منطقه 5 و 2) از میان نواحی 7 گانه شهر مشهد و 14 محله از میان دو ناحیه، انتخاب شدند. برای سنجش ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده از مقیاس تجدید نظر شده کوئرنر و فیتزپاتریک (1990) و برای سنجش مهارت های مقابله با استرس از مقیاس مهارت های مقابله ای کرمی و زینلخانی (1389) استفاده شد. برای تحلیل داده ها علاوه بر روش آمار توصیفی، روش تحلیل ممیز به کار بسته شد. نتایج به دست آمده همه فرضیه های پژوهش را تایید کرد و نشان داد که استعمال دخانیات در نوجوانان را می توان بر اساس متغیرهای الگوی ارتباطی گفت و شنود، الگوی ارتباطی هم نوایی، مهارت مقابله با استرس مسئله مدار و مهارت مقابله با استرس هیجان مدار پیش بینی نمود. نتایج به دست آمده و مدل ارائه شده توسط این پژوهش به تفصیل مورد بحث قرار گرفت.
The purpose of this research is to study the family communication patterns (conversation-oriented and conformity-oriented) and stress-coping strategies (emotional-focused and problem-focused) as the predictors of dependence of 13–18 year-old male smokers and non-smokers to cigarette in Mashhad. A statistical sample of 182 male teenagers (91 smokers and 91 non-smokers) residing in Mashhad were randomly selected through the process of multistage cluster sampling from two regions (regions 2 and 5) among seven regions of Mashhad and from 14 districts in these two regions. A revised version of Koerner-Fitzpatrick Scale (1990) and Karami-Zinalkhani Scale were used to evaluate the aspects of family communication patterns and stress-coping skills (2010)، respectively. In addition to descriptive statistics methods، discriminant analysis method was used for data analysis. The results confirmed all the hypotheses of the research and showed that the teenagers' tendency to smoking could be predicted by studying the conversation-oriented communication pattern، conformity-oriented communication pattern، problem-focused stress-coping skills and emotional-focused stress coping skills.
خلاصه ماشینی:
"خلاصه اطلاعات مربوط به تابع ممیز متغیرهای پیشبین به صورت تفکیکی متغیرهای پیشین\لامبدای ویلکز\ F \درجه آزادی 1\درجه آزادی 2\معنیداری گفتوشنود\0/564\1/139/355\1\180\0/001 همنوایی\0/579\130/626\1\180\0/001 مسئله مدار\0/865\27/975\1\180\0/001 هیجان مدار\0/872\26/524\1\180\0/001 با نگاهی به مندرجات جدول 3 مشخص میشود که با توجه به لامبدای ویلکز1کوچکتر از 1 و سطح معنیداری کوچکتر از 0/05،تمام تابعهای ممیز معنیدار هستند و این توابع جداگانه برای هر متغیر از قدرت تشخیصی خوبی برای تبیین متغیر وابسته یعنی گروه(در دو سطح افراد سیگاری و غیر سیگاری)برخوردار هستند.
همانگونه که در جدول 4 مشاهده میگردد،هم در تحلیل ممیز به روش همزمان (که ترکیب 4 متغیر با هم وارد تحلیل شدند)و هم در تحلیل ممیز گامبهگام(که پس از ارائه همه متغیرها باز هم هر چهار متغیر وارد تحلیل شدند)،با توجه به مقدار لامبدای کوچک،مقدار مجذور کالای بالا و سطح معنیداری 0/001 <P ،تابع ممیز به دست آمده از قدرت تشخیصی خوبی برای تبیین واریانس متغیر وابسته یعنی دو گروه افراد سیگاری و غیر سیگاری برخوردار است.
در جدول 6 آمده که در آن ضرایب ساختاری به روش همزمان و گامبهگام آمدهاند،به ترتیب متغیرهای الگوهای ارتباطی گفتوشنود،الگوی ارتباطی همنوایی،مهارت مقابله با استرس مسئله مدار و مهارت مقابله با استرس هیجان مدار بالاترین همبستگی را با تنها تابع ممیز با 4 متغیر پیشبین نشان میدهد.
والدین در این خانوادهها با بهرهگیری از یک ارتباط سازنده و در جریان گفتوگوی صمیمانه با فرزند خود به رشد فاکتورهای سلامت روان نوجوان نظیر افزایش میزان اعتماد به نفس،رشد مهارتهای مقابلهای سازنده در برابر استرس،رشد میزان تابآوری و کاهش میزان مشکلات عاطفی و هیجانی در فرزندان خود نظیر افسردگی و اضطراب(فیتزپاتریک و ریچی، 1994)،که تحقیقات نشان داده است همگی در مقاوم کردن نوجوان در برابر استعمال دخانیات نقش دارند،کمک میکنند(ما،یونگر،چو،سان و همکاران،32008)."