چکیده:
یکی از بحث های معادشناسی درباره کیفیت حیات اخروی، مسئله عذاب دوزخی است. ابن عربی بر این باور است که عذاب دوزخیان ابدی نیست. اگرچه قرآن بر جاودانگی عذاب دوزخی صراحت دارد و مفسران و حکما با دلایل عقلی و نقلی بر جاودانگی عذاب اهل جهنم استدلال کرده اند، محی الدین با تفسیر ویژه ای از متون دینی معتقد است ابدیت دوزخ ملازم با جاودانگی عذاب نیست. وی با تمسک به سبقت رحمت خدا بر غضب او، انس و عادت دوزخی به آتش، فقدان نص بر تعذیب ابدی دوزخی، حسن خلف وعید، بی نیازی خدا از کیفر و انتقام، غلبه فطرت توحیدی بر عذاب، روایتی که بیانگر روییدن گیاه در جهنم است و با تاویل آیات عذاب، درصدد اثبات ادعای خویش است. در این پژوهش با استدلال به آیات قرآن و دیدگاه های متکلمان و حکما بر ابدیت عذاب دوزخیان، پندار ابن عربی مبتنی بر گوارا شدن عذاب اهل دوزخ و موقتی بودن عذاب بررسی می شود.
خلاصه ماشینی:
(سبزواری: 1370:330) بیتردید اگرچه اصل حیات اخروی با دلایل عقلی اثباتپذیر است، جزئیات آن مانند خلود عذاب دوزخی وکیفیت حیات اخروی را هرگز نمیتوان با مقدمات عقلی و شهود غیرمعصومانه وحس اثبات نمود؛ زیرا عقل از بیان جزئیات معاد ناتوان است و مکاشفة خطاپذیر و غیرمعصومانه اگرچه ممکن است در مواردی حقیقت را کشف کند و مطابق واقع باشد و برای شخص تجربهگر حجت باشد، برای دیگران اطمینانبخش و علمآور نیست.
(قیصری، 1426: 2 / 1091) بیتردید اگر آتش از لوازم ذاتی انسان شود، فرد دوزخی دیگر از آتش احساس درد نمیکند؛ ولی همانگونه که حکما براساس حرکت جوهری و تجسم ملکات گفتهاند: انسان بهاعتبار اخلاق و ملکاتش، انسان یا حیوان یا درنده و یا شیطان است و در حرکت بهسوی حیوانیت یا شیطنت یا سبعیت، خاصیت انسانیت و فطرت خود را از دست نمیدهد؛ بهگونهای که این نوع، تبدیل به نوع همعرض شود؛ بلکه با حفظ صورت نوعیه انسان بهسمت نوعی جدید حرکت میکند که روی صورت نوعی اولی است؛ ازاینرو از اعمال قبیح صورت اخیر متاثر میشود و چون کاری از آن برنمیآید، در رنج و عذاب دائمی است.
داود گفت: «آیا برای تو نبود؟» گفت: «آری، ولی آیا آنها بندگان من نبودند؟»(نیکلسن، 1362: 66 ـ 65با تلخیص) از این مطالب دانسته میشود که مبنای اندیشه محیالدین دلایل نقلی و عقلی محض نیست؛ بلکه دلیل عقلی و ذوقی برآمده از کشف عرفانی است؛ همانگونه که قیصری دراینباره میگوید: شیخ این مطالب را از راه کشف میگوید: «و هی من المطلعات بالکشف لا انه ینکر العذاب»(قیصری، 1426: 1 / 733) طبق این تأویل یا تفسیر از عذاب، در فصوص تصریح میکند که نصی بر ابدیت عذاب وجود ندارد؛ بلکه نص در ابدیت در نار است که آن هم ملازم با جاودانی درد نیست.