چکیده:
شناخت خداوند و ارتباط با او از مسائل مهم الهیاتی در ادیان ابراهیمی است. مسیحیان معتقدند خدا که نادیدنی است، خود را با تابش در مسیح متجسد ساخت. از نظر آنها، عیسی مسیح مکاشفه خداست. بنابراین تجسد خدا در مسیح از مهم ترین پایه های مسیحیت است. یهودیان با اینکه با تجسد مخالف اند، اما متون مورد قبول آنها تمثل خداوند به صورت انسان- بلکه در برخی موارد تجسد- را تایید می کند. متون اسلامی، با وجود پذیرش تمثل برخی موجودات مانند فرشته یا شیطان، تمثل و تجسد خداوند را نمی پذیرند؛ بااین حال معتقد است خداوند می تواند با صفاتش به صورت کامل در انسان تجلی کند.
این مقاله درصدد است سه موضوع تجلی، تجسد و تمثل را در سه آیین اسلام، مسیحیت و یهودیت به بحث گذارد.
Knowing God and relationship with him is one of the important theological issues in Abraham`s religions. Christianity believes that invisible God reflects in the incarnation of Christ. In the Christians` view، the Jesus Christ is the revelation of God. As a result، incarnation is one of the most important principles of Christianity. The Jews are opposed to incarnation but believe in anthropomorphism. However، belief in incarnation is sometimes considered. Islam neither accepts incarnation nor anthropomorphism of God; although anthropomorphism of angles and Satan are accepted but God may have theophanic manifestation in humans with his characteristics. The present paper describes anthropomorphism، incarnation، and theophany in three religions of Islam، Christianity، and Judaism.
خلاصه ماشینی:
"با وجود تصویر تنزیهی یهود از خدا، با آیاتی در عهد عتیق مواجه میشویم که صفات انسانی چون لمس کردن، نشستن، دارای چهره و اعضای انسانی، ظاهر شدن بر انبیا را به خدا نسبت میدهد (همان، باب1، آیه10؛ همان، اشعیا، باب40، آیه22؛ همان، سفر خروج، باب33، آیات20و23؛ همان، حزقیل، باب1، آیه3؛ همان، زکریا، باب4، آیه14؛ همان، سفر تثنیه، باب32، آیه40؛ همان، سفر پیدایش، باب3، آیات9-8) و با این کار، هم تشبیه را به خداوند نسبت داده است و هم تمثل او به صورت انسانی را تأیید میکند.
برخی مفسران عهد عتیق مدعیاند در ماجرای کشتی یعقوب، این شخص خداست که با جسم خود ظاهر شده است؛ اگرچه تورات بهصراحت از ذکر اسم خدا خودداری میکند، ولی ظاهر آن نشان میدهد که این شخص، بدون شک خدا بوده است (ملوحی، 2001، ص276).
درصورتیکه ظاهر این داستان بدون تأویل مورد تأیید قرار گیرد، باید گفت تورات نهتنها تمثل خدا، بلکه تجسد او را مورد تأیید قرار داده است؛ چراکه تمثل تنها در صورتی است که موجود آسمانی در ادراک انسان به شکلی مادی متمثل شود.
به عبارت دیگر، وحی همان شخص مسیح است؛ کلمه خدا که در حیات انسانی ظاهر شده است و کتاب مقدس که توسط بشر نوشته شده، شرح این رخداد است.
اگرچه در طول تاریخ، بدنه مسیحیت به معنای ظاهری آموزه تجسد پایبند بوده است، (زیبایینژاد، 1375، ص152-148) ولی در تاریخ تفسیر کتاب مقدس، الهیدانان برجستهای را میبینیم که عقیدهای مخالف ابراز کردند؛ بهویژه در سالهای اخیر این دیدگاه سنتی توسط الهیدانان مسیحی مورد نقد جدی واقع شده است."