چکیده:
ابن ابی الحدید معتزلی یکی از شخصیت های برجسته اسلامی قرن ششم و هفتم هجری و از رهبران فکری اندیشه اعتزال در دوره های متاخر به شمار می رود؛ اما با شرح کتاب نهج البلاغه امام علی با رویکردی تاریخی،تحلیلی و کلامی، جایگاهی در میان اهل اندیشه، به ویژه شیعیان، یافته است، تا بدان جا که مطالعه تاریخ صدر اسلام، به ویژه آنچه به جریان های سیاسی پس از رسول خدا مرتبط می شود، بدون نظر به داده های وی ناقص می نماید. بدین روی، عده زیادی از نویسندگان در گذر تاریخ، درباره وی و شرح نهج البلاغه او قلم زده و آثاری پدید آورده اند. از آن رو که هر انسانی در اندیشه ورزی و نوع نگاه خویش، از عوامل پیرامونی تاثیر می پذیرد، ابن ابی الحدید نیز ازاین قاعده بیرون نمانده و تحت تاثیر مسائل گوناگونی قرار داشته است؛ عوامل خانوادگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نیز اعتقادی و فرهنگی. از این رو، در این نوشتار، به اختصار زیست نامه و اندیشه های او بررسی شده تا شناخت بهتری از شخصیت و انگیزه های او در ورود به شرح نهج البلاغه ارائه گردد. برای دست یابی به این هدف، نگاهی به بسترهای اندیشگی او ضروری می نماید.
خلاصه ماشینی:
"ابن ابی الحدیدو نقش او در تاریخ اجتماعی-فکری اسلام دکتر سید علیرضا واسعی/دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی چکیده: {IBابن ابی الحدید معتزلی یکی از شخصیتهای برجستۀ اسلامی قرن ششم و هفتمهجری و از رهبران فکری اندیشۀ اعتزال در دورههای متأخر به شمار میرود؛اما باشرح کتاب نهج البلاغه امام علی علیه السلام با رویکردی تاریخی،تحلیلی و کلامی،جایگاهی درمیان اهل اندیشه،به ویژه شیعیان،یافته است،تا بدانجا که مطالعۀ تاریخ صدراسلام،به ویژه آنچه به جریانهای سیاسی پس از رسول خدا صلی الله علیه و اله مرتبط میشود،بدوننظر به دادههای وی ناقص مینماید.
با رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و الهدر سال یازدهم هجری،این بحث در میان مسلمانان پدید آمد که چه کسی و با چهشرایطی میتواند عهدهدار جانشینی آن حضرت گردد و چنین شخصی چگونه بایدبرگزیده شود و همچنین مردم در قبال فرد منتخب یا معین،چه تکلیفی دارند؟اگرچه پیش از آن نیز این بحث مطرح بود که آیا برای آدمیان ورود به این عرصه،امری لازم و واجب است یا خیر،و به بیان دیگر،آیا داستان حکومت امری زمینیاست یا آسمانی؟اینگونه پرسشهای اساسی،که در همیشۀ تاریخ ذهن آدمی را بهچالش میکشد،پس حیات پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله مسئلۀ روز مسلمانان گردید و البته بهصورت بدوی،در جلسهای که به این منظور از سوی انصار شکل گرفت،مورد توجهواقع شد.
با این بیان،عملا معتزلیان از آنچه شیعۀ امامی بدان باور دارد،فاصله میگیرند؛زیرا در باور شیعه،احقیت امام پیش از آنکه به شأنیت یا افضلیت آن حضرتبرگردد،به نص و وصیت رسول خدا صلی الله علیه و اله پیوند میخورد و این دستور آسمانی آن حضرت بود که حضرت علیه علیه السلام را به عنوان امام(خلیفه)معرفی میکرد1و ابنابی الحدید برای بازنمایی این اندیشه و بیان تمایز نگرۀ خویش،در مقدمۀ کتاب بدانپرداخته و پیش از ورود به شرح،منظر خویش را شناسانده است."