چکیده:
خواندن یکی از فعالیت های بسیار هوشمندانه ای است که انسان در طول زندگی یاد می گیرد. مهارتی است که بر پیش نیاز های فراوانی مبتنی بوده و ماهر شدن در همه ابعاد آن، مستلزم زمانی طولانی است. خواندن را شاید بتوان مهم ترین مهارت در بین مهارت های آموزشی دانست. میتوان گفت تقریبا هیچ درسی نیست که فهم و یادگیری و موفقیت در آزمون آن، کم یا زیاد، به میزان مهارت خواندن دانش آموز وابسته نباشد. خواندن در همه سنین یکی از کارآمدترین و دوست داشتنیترین روشهای غنی کردن زبان است. خواندن کتابهای سادهی مصور (که برای غنی کردن گنجینه ی واژگان طراحی شدهاند) برای کودک یا به وسیله خود کودک، موجب رشد گنجینهی واژگان، نحو، معنا شناسی و کاربرد زبان می شود. از داستان ها میتوان اطلاعات جهان شمول، اجتماعی و الگو های گفتگو را به دست آورد. خواندن، کلیدی برای گنجینه ی سرشاری از اطلاعات و پایه ای برای رسیدن به موفقیت آموزشی است. یادگیری که اساسی ترین توانایی انسان برای رشد عقلی و سازگاری با محیط می باشد به شدت تحت تاثیر شنوایی قرار دارد. راهبردهای یادگیری ، دو دستهی شناختی1 و فراشناختی2 را در برمی گیرند. مباحث مربوط به شناخت و فرا شناخت و استفاده از آن ها در فرایند خواندن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از آنجایی که فرایند یادگیری در اغلب دانش آموزان به صورت سازمان نیافته و غیر رسمی انجام می گیرد، این یادگیری در طول زندگی و بر اساس تجربه بهندرت سازماندهی و بررسی می شود.
خلاصه ماشینی:
"تأثیر آموزشهای فراشناختی در خواندن کودکان با مشکل شنوایی سیده سمیه جلیل آبکنار / دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی محمد عاشوری / کارشناسی ارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی دکتر گیتا موللی / عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی چکیده کلیدواژه مقدمه اصطلاح فرا شناخت، دانش فرد درباره فرایندهای شناختی خود وچگونگی استفاده بهینه از آنها برای رسیدن به هدفهای یادگیری است.
هر چند مطالعه در مورد مهارتهای فراشناختی زمینهای گسترده دارد اما در این پژوهش به بررسی سه مسئله پرداخته شده است: 1- تحقیقات نشان میدهد که جریان آموزشی شیوههای مورد استفاده برای تدریس به کودکان با مشکل شنوایی در زمینه خواندن ممکن است مانع از رشد آنها در زمینه بهکار گیری مهارت های فرا شناختی گردد.
2- مطالعات نشان میدهد که سطح پایین مطالبی که بهطور معمول در خواندن به کودک آسیب دیده شنوایی داده میشود ممکن است این فرصت را برای آنها به منظور توسعه، تمرین با استفاده از استراتژیهای فراشناختی فراهم نکند.
راهبرد دیگر بسط کلمهای است، بهکارگیری کلمات مترادف با واژه مورد نظر در درک کودک از مطلب خوانده شده موثر است، بسیاری از کودکان آسیب دیده شنوایی از به کارگیری کلمات مترادف عاجزند برای بهبود این مشکل آنها میتوان این راهبرد را در بسیاری از موارد استفاده کرد(پاک دامن، 1380).
به طور خلاصه میتوان گفت که آموزش دوجانبه هم به خاطر این که به صورت مشارکتی انجام میشود و فرد با دیگران بحث و تبادل نظر میکند وهم به خاطر این که در این روش چهار راهبرد فراشناختی که برای یادگیری یک مطلب ضروری است آموزش داده میشود، یک روش آموزشی بسیار مهم برای کلیه دانشآموزان آسیب دیده شنوایی میباشد."