چکیده:
هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک فرزندپروری و میزان سلامت عمومی والدین دارای فرزند ناشنوا و کمتوانذهنی در شهر کرج میباشد. بدین منظور 29نفر از والدین دانشآموزان ناشنوا و 37نفر از والدین دانشآموزان کمتوان ذهنی که در سال تحصیلی90-89 در مدارس کرج مشغول به تحصیل بودهاند، انتخاب شده و پرسشنامههای سلامت عمومی و سبک فرزندپروری بامریند را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که بین سلامت عمومی و سبک فرزند پروری این دو گروه از والدین تفاوتی وجود ندارد. همچنین سبک فرزندپروری نمیتواند سلامت عمومی را پیشبینی کند.
خلاصه ماشینی:
"مقایسه سبک فرزندپروری و سلامت عمومی در والدین دارای فرزند ناشنوا و کمتوان ذهنی رضا گرجی و احمد محمودی کارشناسانارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی/ دبیران مجتمع باغچهبان پسران کرج و مدرس دانشگاه چکیده کلید واژه مقدمه خانواده مهمترین نقش را در تربیت فرزندان به عهده دارد و این نقش تربیتی در دوران کودکی بیشتر است (هیلگارد 1 ، 1382).
ممکن است شیوههای تربیت فرزندان در این خانوادهها متفاوت باشد و والدین کودکان استثنایی از روشهای متفاوتی نسبت به والدین کودکان عادی استفاده نمایند ولی در نهایت اتخاذ هر نوع سبک و شیوهی فرزندپروری، تأثیری بر سلامت روانی نه تنها بر کودکان بلکه والدین نیز خواهد گذاشت.
نتایج پژوهش جلالی و همکارانش (1387) نیز نشان داد که نمره کلی سلامت روانی و نیز نمره زیر مقیاسهای نشانههای جسمانی، اضطراب و بیخوابی و افسردگی مادران گروه آزمایش پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، با توجه به تغییرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون، کاهش یافته ولی در تغییرات پسآزمون نسبت به پیشآزمون زیر مقیاس نارسا کنشوری اجتماعی تفاوت معناداری را نشان نداد.
نتایج تحلیل رگرسیون رضاییان و همکاران (1384) نیز نشان داد بین اختلال سلوک و مشکلات روانی والدین، سبک فرزندپروری والدین و ادراک خود نوجوانان رابطه معنادار وجود دارد.
میکاییلی منیع (1387) در پژوهش خود آورده است که: بررسیهای انجام شده در این خصوص نشان دادهاندکه مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی در مقایسه با مادران کودکان عادی سطح سلامت عمومی پایینتر، اضطراب و افسردگی بالاتر (دوماس و همکاران 3 ، 1991) احساس شرم و خجالت بیشتر (احمد پناه،1380) و سطح بهزیستی روانشناختی پایینتری (ایزنهاور، بیکر و بلاکر 4 ، 2005) دارند."