چکیده:
در این نوشتار، به معنا و تاریخچة زبان قرآن اشاره شده، سپس دو معنای اصطلاحی تمثیل یعنی ضربالمثل و تشبیه بیان شده است. آنگاه نمونههای آن در قرآن بیان شده است. سپس زبان تمثیلی و سمبلیک بودن برخی قصص قرآن که برخی مفسران مطرح کردهاند توضیح داده شده که مقصود اشارات معنوی و اخلاقی آنهاست که برخلاف دیدگاه احمد خلف الله و برخی نویسندگان معاصر است.
خلاصه ماشینی:
"یکی از صاحب نظران معاصر نیز در این مورد مینویسد: علامه طباطبایی در تبیین مقصود آیة 10 صافات که از راندگی شیاطین به سبب شهابهای آسمانی و محرومیت آنها از استراق اخبار آسمان سخن به میان آمده است، میگوید: خدای تعالی در این آیه با تمثیل تعالیم غیر حسی در قالب صور حسی سخن گفته است تا مراد خود را به بیانی نزدیکتر به اذهان ارائه نماید؛ چنان که خداوند در جای دیگری میفرماید: «ما این مثالها را برای مردم بیان میکنیم و کسی جز اندیشمندان آن را مورد تعقل قرار نمیدهد» (عنکبوت: 29).
نیز در مثالهای ایشان اشکالات جدی وجود دارد، چون اکثر این موارد از حوزة تمثیل اصطلاحی (ضربالمثل و تشبیه) خارج است، بلکه قصص واقعی است که نتایج تربیتی دارد و به تعبیر شهید مطهری در مورد داستان آدم و حوا، در همان حال که حکایت از واقعیت تاریخی میکند، اشارات اخلاقی و معنوی دارد (مطهری، مجموعه آثار 1372: 1/ 514 - 515).
با توجه به قرائنی که در سخنان علامه طباطبایی وجود دارد و با عنایت به روش کلی علامه در مورد تفسیر قرآن که آن را حق و واقع نما و معرفت بخش میداند، روشن میشود که نمیتوان به علامه نسبت داد که همچون احمد خلف الله این قصص قرآنی را تمثیلات غیر حاکی از واقع میداند، بلکه علامه آنها را قصص واقعی میداند که دارای رموز، آموزهها و اشارات اخلاقی، عرفانی و ..."