چکیده:
مطالعات امنیتی پیشینه ای دیرینه دارد و مکاتب گوناگونی در این حوزه خودنمـایی می کنند، اما به رغم وجود مبانی و بسترهای ناب در متون اسلامی و با گذشـت قریـب به سه دهه از انقلاب شکوهمند اسلامی مردم ایران ، تا کنـون اقـدامات و تـلاش هـای متمرکز و هدفمند اندکی در جهت نظریـه پـردازی امنیتـی بـا ابتنـای بـر اندیشـه هـای بنیان گذار نظام جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است . در این مقاله سعی داریم با ارائه تعـاریف و مفهـوم شناسـی امنیـت در اسـلام ، بـه واکاوی در اندیشه های ژرف امام خمینی (ره ) بپردازیم . نظریه امام در امنیت ، بر خلاف سایر نظریات و مکاتب امنیتی ، به صـورت مجموعـه ای اسـت بـه هـم پیوسـته کـه از رویکرد خطی و پوزیتیویستی به امنیت پرهیز دارد. در این نظریه ، امنیـت بـه صـورت بسته سیال و منعطف و گاهی بسیار سخت و مقاوم مطرح می شود. این تفـاوت هـا در نسبت سنجی موضوعات با کانون و مرجع امنیتی شکل می گیرد.
despite a good background and different school of thoughts in security studies and in spite of original and pure ideas in Islamic literature، unfortunately three decades after Islamic revolution there is a little research on security theorization based on Imam Khomeini's thoughts.
This article tries to search Imam Khomeini's thoughts، using definitions and conceptualization of security in Islam. Imam's theory of security unlike other theories and schools is an integrated complex which is contrary to linear positivist approach.
This theory conceptualizes security as a fluid and sometimes hard and resistant package. Differences between imam's theory and other schools، is based on their different source of security.
خلاصه ماشینی:
امام خمینی (ره ) با اتکا و تمسک به چنین آیاتی است که می فرمایند: «تا بانـگ لا الـه الا الله و محمد رسو لالله بر تمام جهان طنین نیفکند، مبارزه هست و تا مبارزه در هـر کجـای جهـان علیـه مستکبرین هست ، ما هستیم » ( صحیفه امام ، ج١٢ : ١٤٨) و از همین روست که با هشدار همیشگی به ملت ایران و مسلمانان و مستضعفین جهان بر پافشاری جبهه مقابل به مبارزه تـا بـه زیرکشـیدن تمامی شئون هویتی که در پیوند مستقیم با امنیت هستند، تأکید می کردند: «نکتة مهمی که همه بایـد به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهان خواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مـرزی اسـتقلال و آزادی مـا را قبـول دارند.
از همـین روست که امام خمینی ، اعلان انزجار صرف و نظری از مستکبرین و ظالم را نازل ترین مرحله نهـی از منکر برمی شمرد و بر مبارزه عملی با تأسی از اسلام و تبعیت از دستورات اسلام تأکید می نماید: «مبارزه، از ابراز تنفر از ظلم که پایین ترین مرتبه نهی از منکر است ، شروع شده، تـا قتال و جنگ با دشمن ادامه دارد، تا ظلم و ظالم از بین برود و حکومت عدل اسـلامی مستقر گردد و اگر ملت ایران علیه تسلط اجانب مبارزه میکند، باز هم از اسلام دستور میگیرد، زیرا مردم مسلمان حق ندارند که غیر مسلمین را در امورخود دخالت بدهنـد، که مسلط بر سرنوشت آنان شوند و واجب است که با این مسلط مبارزه اسـلامی کننـد تا استقلال جامعه خود را به دست بیاورد» (صحیفه امام ، ج٥: ٢٣٥).