چکیده:
هدف اصلی این پژوهش بررسی نظر معلمان در مورد آموزش تلفیقی کودکان استثنایی و عوامل موثر در این نوع آموزش بود.برای این منظور 488 نفر معلم مدارس عادی و 81 نفر معلم مدارس استثنایی به صورت نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و 116 معلم تلفیقی به روش نمونهبرداری در دسترس انتخاب شدند.ابزار پژوهش به صورت دو پرسشنامه محقق ساخته شامل پرسشنامه جمعیتشناختی و پرسشنامه نظرسنجی معلمان تهیه گردید.پرسشنامه نظرسنجی معلمان در سه فرم خاص ساخته شد.همسانی درونی و قابلیت اعتماد پرسشنامه نظرسنجی به روش بازآزمایی مورد ارزیابی قرار گرفت.نتایج نشان داد که از نظر معلمها آموزش روشهای تدریس ویژه مهمترین نیاز آموزشی معلمان تلفیقی است.همچنین محدود کردن تعداد دانشآموزان کلاس بهترین نوع حمایت از معلمان تلفیفی محسوب میشود.از سوی دیگر دیدگاه معلمهای استثنایی،تحصیلکرده در رشته علوم تربیتی،معلمهایی که در دوره آموزش تلفیقی شرکت کرده بودند،و معلمهای مقاطع ابتدایی و متوسطه نسبت به آموزش تلفیقی به ترتیب مثبتتر از نگرش معلمان عادی،غیر علوم تربیتی،حضور نایافته در دوره آموزش تلفیقی و معلمهای مقطع راهنمایی بود.
خلاصه ماشینی:
"در این مورد پژوهش سنتروارد31(7891)نشان داد که نگرش اکثریت معلمها به نفع مفهوم یکپارچهسازی است و معلمهایی که از دوره آموزش تعلیم و تربیت ویژه برخوردار شده بودند مثبتتر از کسانی میاندیشیدند که از چنین آموزشی بهرهمند نبودند و بسیاری از آنها معتقدند که برای موفقیت بیشتر این طرح باید تغییراتی در برنامه درسی عادی داده شود.
جدول 3-مشخصههای آماری فراوانی،درصد فراوانی،رتبه و اولویتبندی معلمان استان از عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تلفیقی (به تصویر صفحه مراجعه شود) برطبق جدول شماره 3 معلمان سه گروه عادی،استثنایی و معلمها بهطور کلی در مورد اولویت اول و دوم در آموزش تلفیقی و اولویت هشتم و نهم با یکدیگر توافق دارند به طوریکه معلمان عادی با رتبه 58/1 و معلمان استثنایی با رتبه 58/51 و معلمها به طورکلی با رتبه 58/13 اولویت اول را به آموزش معلمهای تلفیقی دادهاند.
از آنجا که این معلمها دیدگاه روشنی از آموزش تلفیقی ندارد و تصور عمده آنها بر محور افزایش مشکلات و سختی کار معلم عادی قرار دارد نتیجه نگرانی از عدم کارایی معلم عادی از تدریس به کودک استثنایی،نداشتن امکانات آموزشی ویژه،عدم آگاهی از ویژگیهای کودکان استثنایی به نوعی به احساس عدم اعتماد و اطمینان به خود منجر گردیده و همین مسئله،عامل اصلی مخالفت معلمان عادی محسوب میگردد.
یکی از یافتههای این پژوهش آن است که معلمها از میان چهار نوع حمایت شامل: 1-محدود کردن تعداد دانشآموزان کلاس 2-وجود یک کارشناس آموزش استثنایی در مدارس 3-افزایش حقوق معلمهای تلفیقی 4-دسترسی سریع و آسان به وسایل کمک آموزشی و توانبخشی،گزینه اول یعنی محدود کردن تعداد دانشآموزان کلاس را به عنوان اولویت اول معرفی نمودهاند که با نتایج پژوهش سنتروود(7891)مغایرت دارد."