چکیده:
در روز شنبه ٢٨ اسفند ١٣٨٩، عملیات نظامی ائتلافی چندجانبه در پاسخ بـه جنـگ داخلی در راستای اجرای قطعنامه ١٩٧٣ شورای امنیت سازمان ملـل متحـد بـا مشـارکت نیروهای ناتو آغاز شد. این عملیات در چارچوب اعمال منطقه پرواز ممنـوع و «حمایـت از غیرنظامیان و مناطق غیرنظامی » در لیبی صورت گرفت و در نهایت ، به سرنگونی رژیم قذافی منجر شد. عملیات «سپیده دم اودیسه » و واکنش جهانی به آنچه در لیبـی روی داد، فصل نوینی از آنچه به «مداخله بشردوستانه » مشـهور اسـت را گشـود. در ایـن نوشـتار، ضمن بررسی کوتاه تاریخ «مداخله بشردوستانه » و اصل «مسئولیت برای حمایت »، وقـایع عملیات نظامی در لیبی را بررسی و آن را در پرتو اصل مسئولیت بـرای حمایـت تحلیـل خواهیم نمود، عملیاتی که در «نیات » فرماندهان آن شبهه وجـود دارد و گـزارش هـایی از نقض حقـوق بشـر در طـی آن منتشـر شـد. عملیـات نظـامی در لیبـی ، اولـین مداخلـه بشردوستانه جامعه جهانی با اتکا به اصل «مسئولیت برای حمایت » بود.
on Saturday 28th of Isfand 1389، multilateral military operation started in response to internal war and based on UNSC resolution 1973، with partnership of NATO. This operation was in the framework of no fly zone region، and support for non-military people and regions in Libya and at the end led to collapse of Gadhafi regime. Operation of odyssey dawn and global response to events in Libya turned a new season in humanitarian intervention. This article after a historical review of humanitarian intervention and principal of responsibility for support، analyses events of military operation in Libya under the principal of responsibility for support. This operation was the first humanitarian intervention of global community under the principal of responsibility for support.
خلاصه ماشینی:
کلیدواژه ها: مداخله بشردوستانه ، مسئولیت برای حمایت ، سپیده دم اودیسه ، انقـلاب لیبـی ، شورای امنیت ______________________________________________________________ *دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ** دانشجوی کارشناسی حقوق و سیاست دانشگاه اسکس فصلنامه مطالعات راهبردی سال پانزدهم شماره اول بهار ١٣٩١ شماره مسلسل ٥٥ مقدمه قیام های مردمی در پی بیداری اسلامی در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه که از ژانویه سال ٢٠١١ آغاز گردید و به سقوط رهبران دیکتاتور و به چالش کشیدن رژیم هـای سیاسـی در برخی از آنها انجامید، به دلایلی چند، در لیبی می تواند مورد تحلیل خاص قرار گیرد.
عملیات نظامی ائتلافی چندجانبه در مواجهه با جنگ داخلـی در لیبـی و نقـض فـاحش و نظام مند حقوق بشر و کشتار جمعی در راستای اجرای قطعنامه ١٩٧٣ شـورای امنیـت سـازمان ملل متحد که با مشارکت نیروهای پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به منظور اعمال منطقـه پـرواز ممنوع و به نام حمایت از غیرنظامیان آغاز شد، فصل نوینی از آنچه بـه مداخلـه بشردوسـتانه ١ مشهور است را گشود.
ب. مداخله بشردوستانه و نظریه مسئولیت برای حمایت یکی از مشخصه های دهه ٩٠ مـیلادی ، شکسـت هـای پیـاپی جامعـه جهـانی در مواجهـه بـا کشتارهای جمعی ، و پاکسازی قومی بوده است (International Commission on Intervention ٢٠٠١ ,and State Sovereignty).
گرت اوانزاز جمله چهره های اصلی ترویج مفهوم مسـئولیت بـرای حمایـت ، شـش اصـل اساسی را به عنوان معیارهای مداخله بشردوستانه نظامی مطرح کرده است که ضمن برشـمردن آنهـا، بـه مصـادیق آن در لیبـی ( International Commission on Intervention and State ٢٠١١ ,Evans ;٢٠٠٢ ,Evans and Sahnoun ;٢٠٠١ ,Sovereignty) نیز اشاره می کنیم .