چکیده:
مقدمه: داعیه نئولیبرال ها در باب ضرورت عقب نشینی و کاهش هزینه های های تامین اجتماعی، اساسا بر این استدلال متکی است که در شرایط حاضر که نظام دنیا هر چه بیش تر رو به جهانی شدن می رود، چنین هزینه هایی برای وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشورها زیانبار است و کاهش هزینه های تامین اجتماعی و عقب نشینی از دولت رفاه، ضرورتی است که شرط لازم، هرچند ناکافی، برای توسعه هر کشور است. این دیدگاه، با دیدگاه کلاسیک ها (طرفداران دولت رفاه) که معتقدند هزینه های تامین اجتماعی شرط لازم برای بهبود وضع رفاهی مردم و توزیع عادلانه درآمد است تضاد کامل دارد. این تحقیق به بررسی و آزمون این دو نظریه رقیب در ایران می پردازد. روش: به منظور بررسی رابطه توسعه اقتصادی ـ اجتماعی با تامین اجتماعی در ایران و آزمون فرضیات برگرفته از چارچوب نظری پژوهش آمارهای رسمی منتشر شده از سوی نهادها و سازمان های مربوط و برای آزمون فرضیه های فوق از تحلیل رگرسیونی استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از برآورد مدل های مختلف رگرسیونی حاکی از آن است که از یک سو، هزینه های تامین اجتماعی اثر مثبتی بر رشد اقتصادی در ایران داشته است ولی میزان اثربخشی آن از نیروی کار و سرمایه کم تر است. و از سوی دیگر، توسعه تامین اجتماعی با کاهش فقر همراه بوده اما به علت محدودیت بودجه و اثرات شدیدتر عواملی همچون تورم، تاثیر مطلوب آن در سطح معنی داری نبوده است. بحث: در مجموع، باید گفت که اهتمام به گسترش کمی و کیفی تامین اجتماعی باید به گونه ای انجام شود که علاوه بر توجه جدی به توسعه منابع کار و سرمایه، رویکرد سیاست گذاران توجه بیش تر به توسعه بیمه ها باشد
خلاصه ماشینی:
"روش تجزیه و تحلیل دادهها:در این پژوهش با توجه به نوع تحقیق از مدلهای رگرسیونی برای بررسی رابطۀ بین تأمین اجتماعی و رشد اقتصادی و رشد اقتصادی شامل شاخص نرخ رشد تولید ناخالص داخلی به عنوان متغیر وابسته و شاخصهای نرخ رشد سرمایه،نیروی کار و هزینههای تأمین اجتماعی به عنوان متغیرهای مستقل میباشد.
همچنین تحولات سیاسی و اقتصادی نیز باعث شده است که در بعضی سالها از جمله سال 1357 با وجود افزایش نیروی کار،تولید ناخالص داخلی کاهش یابد،لذا به منظور بررسی اثر این تحولات از متغیرهای مجازی مختلف استفاده شد که مؤثرترین آنها متغیر مجازی سال 1357 )YMMUD( بود که برای سال 1357 مقدار آن یکی و برای بقیۀ سالها مقدار آن صفر در نظر گرفته شد.
مدل دو متغیر وابستۀ نسبت دهک دهم به دهک اول میباشد و متغیرهای مستقل دقیقا متغیرهای مستقل تعریف شده در مدل یک میباشند این معادلۀ رگرسیون نیز برای دورۀ 1362-1380 برآورد شده است که نتایج آن به شرح زیر است: (به تصویر صفحه مراجعه شود) برآورد رگرسیون نشان میدهد که هزینههای تأمین اجتماعی و تولید ناخالص داخلی سرانۀ واقعی و همچنین هزینههای آموزشی پرداخت شده توسط خانوارها،دارای ضریب منفی معنیداری در مدل رگرسیون میباشند.
از جمله در روای درونی میتوان گفت؛باتوجه به عدم وجود نظام جامع آمار و اطلاعات در خصوص اغلب پارامترها و شاخصها و محدودیتهایی که در مورد دسترسی به برخی آمار و اطلاعات وجود دارد و همچنین هم خطی بودن که میان بعضی از متغیرهای مستقل وجود دارد ممکن است باعث مخدوش شدن احتمالی برخی نتایج گردد که بدین منظور آزمون خاصی برای از بین بردن هم خطی بودن متغیرهای مستقل قبل از استفادۀ آنها در مدل به کار گرفته شدند و در مورد اول نیز از مقایسۀ پایگاههای اطلاعاتی متفاوت در مورد برخی از شاخصها و اخذ رأی صاحبنظران در این خصوص استفاده شده است."