چکیده:
کهگیلویه تاریخی بخش وسیعی است در غرب فارس که امروزه بین استانهای خوزستان، کهگیلویه و بویر احمد و بوشهر تقسیم شده است. نام کهگیلویه در سدههای آغازین اسلامی بر نواحی شمالی کوره باستانی ارّجان (ارغان) یا قلمرو ایل بویر احمد اطلاق میشده و پس از ویرانی شهر ارجان (کرسی کوره ارجان) در سده ششم هجری، کمکم این نام به تمام کوره ارّجان تسری یافت. نگارنده طی تتبعات طولانی که پیرامون تاریخ و رجال این سامان داشته، با دانشمندانی از این سرزمین مواجه شده است که به راستی از حلقات مفقوده تاریخ علم یا تاریخ ادبیات ایران بهشمارند و تاریخنگاران ادبیات از آنان سخنی به میان نیاوردهاند، یا چنانکه شایسته است به آنان نپرداختهاند؛ در حالیکه از دانشمندان برجسته روزگار خود بودهاند و دستنوشته تصانیف برخی از آنان در کتابخانههای مهم جهان بصورت موجود است. اینان عبارتاند از: جمالالدین عبدالحمید کهگیلویی معروف به «صاحبالبحر»، بهاءالدین عثمان کهگیلویی، نظامالدین اسحاق کهگیلویی، نورالدین جهانگیر کهگیلویی، مهدی قلی «سلطان» کهگیلویی، کمالالدین عبدالعزیز کهگیلویی.
The historical Kohgilūyeh is a vast area in the west of the province of Fars, now divided between the province of Khuzestan, Kohgilūyeh-Boyrahmad, and Būshehr. In the early Islamic centuries, the name 'Kohgilūye' had been applied to the northern parts of the ancient kureh (region) of Arjān (Arghān) or the Boyrahmad territory and then, after the destruction of the city of Arjān - seat of the Arjān kureh – from the sixth century on, it gradually came to be applied to the entire Kureh of Arjān. In the course of long extensive study he has made of the history and outstanding people of this region, this writer has come across a number of its scholars, who can truly be considered as 'the lost links' in the chain of Iran's history of science and literary history, whom literary historians have failed to mention in their works while those scholars were amongst the learned men of their time, the works of some of them being kept in manuscript form in the world's important libraries.
These scholars are: Jamāl-al-Din 'Abd-al-Hamid of Kohgilūyeh, known as "Sāhib-al-Bahr" (the possessor of the sea); Bahā'-al-Din 'Osmān of Kohgilūyeh; Nezam-al-Din Eshāq of Kohgilūye; Nur-al-Din Jahāngir of Kohgilūyeh; Mahdiqoli "Soltān" of Kohgilūyeh, and Kamāl-al-Din 'Abd-al-Aziz of Kohgilūyeh.
خلاصه ماشینی:
"ویرانی ارجان این شهر تا نیمۀ قرن پنجم هجری در کمال آبادانی و رونق بود،ولی از اواخر قرن پنجم،به سبب زلزلۀ سهمناک سال 478 ق-که ابن اثیر در الکامل(ج 10، ص 140)از آن شخن میگوید-و نیز در اوایل قرن ششم،به علت تاختوتاز اسماعیلیان مقیم اطراف ارجان،و دستاندازی آنان به شبکۀ آبرسانی پیشرفتۀ شهر،این کلانشهر باستانی رو به تباهی رفت و ویرانیاش فرارسید؛حدود یک قرن با تباهی و انحطاط دست و پنجه نرم کرد و از اواخر قرن ششم تا نیمۀ دوم قرن هشتم یعنی پایان روزگار مغولان،کمابیش کجدار و مریز به زندگی خود ادامه داد؛چنانکه حمد الله مستوفی در نزهة القلوب(ص 129)-که در قرن هفتم تألیف شده-خبر از ویرانی آنجا میدهد.
از اواخر قرن هشتم در منابع تاریخی دیگر نامی از کوره یا استان ارجان و کرسی آن به همین نام نیست و به جای آن نام«کهگیلویه»یا معرب آن«جبل جیلویه»بر همگی این سامان اطلاق میگردد که دار الامارۀ آن بهبهان بوده است.
» و محمد قزوینی در ذیل شرح حال وی در شد الازار گوید: از کتاب جغرافیای تاریخی حافظ ابرو صریحا برمیآید که پس از گرفتاری امیر مبارز الدین محمد بن مظفر به دست پسران شاه شجاع و شاه محمود در سنۀ 759 یا 760 و کور کردن ایشان او را،و محبوس کردن وی را در قلعۀ طبرک اصفهان و سپس در قلعۀ سفید فارس،واسطۀ مذاکرات صلح بین شاه شجاع و پدر محبوسش در این قلعۀ اخیر،همین قاضی بهاء الدین کهگیلویی بوده است."