چکیده:
مناقب نگاری ائمه در عهد صفویه را می توان مهم ترین رویکرد مورخان این عصر در توجه به تاریخ صدر اسلام دانست؛ زیرا پادشاهان صفوی مشروعیت خود را از امامت اهل بیت داشتند و نه خلافت خلفا. بنابراین مورخان برخلاف قدمای خود به جای نظریه خلافت به نظریه امامت و ولایت تمایل یافتند. این نوع مناقب نگاری را می-توان دنباله مناقب نگاریهای صوفیانه سنی و شیعه در عصر پیش از صفویه دانست که مفهوم «شیعه اثنی عشریه» از مفاهیم اصلی و کلیدی در این آثار بود. مناقب عبداللطیف دقیقا در راستای چنین اندیشه ای تالیف یافت. عبداللطیف از عدد 12 در بیان مراحل آفرینش و از نور محمدی و اهل بیت عصمت و طهارت به عنوان سرمنشا خلقت بهره برده است. به نظر می رسد که این اثر، اثری حکومتی و البته در عین حال عوام پسندانه باشد که به ذکر اشعار فراوان در بیان مناسبتهای گوناگون زینت یافته است.
It could state that writing about virtues of Ae’emeh (PH) (Manaqeb Negari) in Safaviyeh Era was one of important approaches of historians toward noticing to history of the early years of Islam، because Safaviyeh’s kings have their legitimacy from Imamah of Ahlol Beit (PH) and not from the Caliphate of Caliph. Thus historians contrary to their ancients interested to theory of Imamah of Ahlol Beit (PH) instead of Caliphate’s theory. We could say this kind of writing about virtues of Ahlol Beit (PH) is continuation of Manaqeb Negari of Sufiyaneh of Soni and Shia in era of before Safaviyeh. Thus the concept of “Shia Asna Ashari” was one of main and keyconcepts of these works. Manaqeb of Abdol Latif exactly wrote with this idea. Abdol Latif utilize from the number of 12 for declaring stages of creation and believed Ahlol Beit (PH) are the source of creation. It seems that this work is a governmental work and of course it is a low-brow work as well and this book is about many poems through various relations.
خلاصه ماشینی:
"بخش دیگر کتب مناقبنگاری به احادیثی اختصاص دارد که سعی دارند سابقه مفهوم دوازدهگانی را در بعد سیاسی به عصر نبوت و رسالت پیامبر اکرم(ص)بازگردانند،موضوعی که به عنوان بابهایی در مجامع حدیثی شیعه و سنی،از جمله صحاح سته اهل سنت،بدل شده و از عصر صفویه به بعد، به نحو گستردهای از جانب علمای حدیث و مناقبنگاران مورد توجه و ارزیابی قرار گرفته است.
محتوای کتاب این نسخه خطی را میتوان اثری در راستای ذکر مناقب پنج تن آل عبا دانست که به ترتیب دوران حیات پیامبر اکرم،فاطمه زهرا،علی،حسن و حسین(علیهم السلام)را مورد توجه قرار داده است.
با نگاهی به چگونگی تبویب این کتاب میتوان به نقاط عطف مورد توجه عبد اللطیف در ذکر دوران حیات پیامبر و اهل بیت ایشان پی برد:قصه حضرت خاتم النبیین؛مولود حضرت رسول؛یتیم شدن حضرت رسول(ص)؛شکافته شدن سینه حضرت رسالت؛ تجارت کردن حضرت رسول جهت خدیجه؛نزول وحی؛ معراج؛هجرت؛بعضی از کرامات حضرت سید عالم؛جنگ بدر کبری؛جنگ احد؛جنگ خیبر؛وفات حضرت سید المرسلین؛ولادت حضرت خواتون قیامت(علیها السلام)؛ نکاح بستن حضرت زهرا با علی مرتضی؛وفات خاتون قیامت(علیها السلام)؛مولود حضرت امیرمؤمنان؛بعضی از فضایل مرتضی علی؛شهادت حضرت امیر؛مولود امام حسن و فضایل او؛شهادت امام حسن؛مولود امام حسین؛ بیعت طلبیدن جهت یزید از امام حسین؛عداوت اصلی و فرعی میان امام حسین و یزید؛فرستادن مسلم بن عقیل به کوفه و شهادت او؛شهادت پسران مسلم بن عقیل؛خبر دادن جبرئیل حضرت رسول را از شهادت امام حسین؛ رفتن امام حسین به کوفه و رسیدن به زمین کربلا؛شهادت امام حسین و خویشان و موالیان؛وقایعی که اهل بیت را بعد از شهادت امام روی نود؛فرستادن سر امام حسین و عورات به دمشق؛عقوبات قاتلان امام حسین.
او همچون روضة الشهداء کاشفی بیش از همه اهل بیت به امام حسین(ع)و ماجرای شهادت ایشان توجه داشته است و به نظر میرسد که این اثر به عنوان اثری حکومتی در توجه به وقایع مهم تقویم اسلامی جهت استفاده در مراسمهای اسلامی تألیف یافته است و انتخاب عناوین ابواب این کتاب با وجود وقایع مختلف تاریخ صدر اسلام جای تأمل دارد."