چکیده:
فر یا فره یا خوره یا خورنه نیروی آسمانی است که در وجود هر انسانی به ودیعه گذاشته شده است، تا او را در انجام عملی که با وظیفه و حرفه آدمی مطابقت دارد یاری کند. فرمانروایان، موبدان، پهلوانان و ... فره مخصوص به خود دارند، تا زمانی که فره ایزدی با افراد همراه باشد پیروزی با آنان یار است و به مجرد اینکه فره از آنان بگریزد، بخت از آنان روی میتابد.بلندترین یشت اوستا، فروردین یشت است که مختص فروهر است. فروهر در اوستا فروشی، در پهلوی فروهر است. فروردین نیز از همین کلمه است. فروشی (faravašī) مرکب است از فر به معنی پیش و مقدم و از ریشه وش (vaš) که ممکن است به جای کلمه وخش (vaxš) به معنی بالیدن باشد. این نوشتار میکوشد تا با ذکر نام شاهان و پهلوانان ایرانی صاحب فر به ارزش و جایگاه این موهبت الهی بپردازد.
خلاصه ماشینی:
"در مورد نام کیومرث، بارتولومه (Bartolome) و نیبرگ (Nyberg) معتقدند که نام کیومرث در اوستایی گیومرت (Gayomart) و در پهلوی (Gayo- maretan) است، که جز اول آن «گیو و گیه» به معنی جان و زندگی است و جز دوم به معنی درگذشتنی است که در حقیقت دارنده جان میرا یا انسان فانی است که خود این نام نیز انسان را از خدایان جاودانه جدا میسازد و کیومرث را به عنوان نخستین مخلوق فانی خدایان مطرح میکند (رستگار فسایی، 1383: 216).
4. زال زال یا دستان، پسر سام است که چون متولد شد، سپید روی و سپید موی بود و سام را از داشتن چنین فرزندی ننگ آمد؛ پس سام فرمان داد تا او را به البرز کوه بردند و بر ستیغ آن کوه، نزدیک به خانه سیمرغ رها کردند و بازگشتند و سیمرغ چون به قصد آوردن غذایی برای فرزندانش از آشیان بیرون آمد، کودک را دید و برگرفت و به کنار خود برد و بر وی مهر افکند و به پرورش این کودک پرداخت تا زال جوانی پهلوان و برومند شد و نشانش در جهان پراکنده گشت و از او به سام هم خبر رسید.
در هنگام ازدواج زال و رودابه ستاره شناسان پیشبینی تولد رستم را کردند، از کارهای پهلوانانه او کشتن پیل سفیدی است که گریخته بود و نیز گشودن دژ سپند و گرفتن انتقام نیای خود نریمان، اما مهمترین ماجراهای پهلوانی رستم، رفتن به مازندران و رهانیدن کاوس از چنگ دیوان مازندران و نبرد او با اژدها است که حاکی از فره ایزدی او است."