چکیده:
مهدویت اعتقادی پایهای است که همواره در میان باورهای اسلامی بدان اهتمام و توجه ویژهای شده است و این اهتمام همچنان در سخنان پیشوایان معصوم( و بزرگان دین بازتاب یافته است.گسترۀ بحثها دربارۀ این اعتقاد سترگ نه تنها امور کلی، که بسیاری از امور جزئی را نیز دربر گرفته است. یکی از این امور، «حکم نامبردن» آن حضرت به نام «محمد» است که بررسی آن با توجه به ویژگیهای آن حضرت و نیز چگونگی زندگی وی، اهمیت دارد.در این نوشتار به بحث دربارۀ حکم نامبردن حضرت مهدی( به نام خاص «محمد» بر اساس سخنان معصومان( پرداخته شده است. دیدگاهها در این بحث با نگاه به گروههای گوناگون روایات در اینباره، بهطور عمده در دو دسته تقسیم شده است:دیدگاه نخست، باور کسانی است که در هر شرایطی نامبردن آن حضرت را به نام «محمد» حرام میدانند. به گونهای که امروزه حتی آن را به صورت «محمد» مینویسند.دیدگاه دوم از کسانی است که این ممنوعبودن را به سبب نامبردن در برخی روایات و ادعیه، ویژۀ زمانی دانستهاند که به سبب نامبردن، آسیبی متوجه آن حضرت میشد.در ادامه با بررسی کوتاه مستندات هر دیدگاه بر پایۀ روایات، نتیجه میگیریم که در زمان غیبت کبرا اگر نامبردن آن حضرت موجب آسیب و زیان نگردد، جایز است.
Messianic beliefs has always been among the basic Islamic beliefs and concerns that have been considered with special attention and reflected in the words of great religious leaders and Imams.
The great range of discussions on this belief spans not only general matters but also includes many of the minor issues. One of those issues is the 'naming rule' in which his name is called 'Muhammad' which is significant considering the study of his character and how his life. In this paper، we explore the issue of naming the infallible Imams 'Mohammad' according to the Imams. There are two main views expressed in this regard.
The first view considers calling Mahdi with the name of Muhammad as Haram (forbidden) under any condition and write the letters of Mohammad separately today (In Arabic، letters are joined). The second view is that naming him Mohammad is only forbidden for a limited time، when there was a danger for him if he was called so، because of the reference to him in some traditions and prayers. In a short review of each approach based on narrative Hadith evidence، we conclude that in the big absence of the Imam Mahdi، it is still permissible to call him Mohammad if there is no major threat in doing so.
خلاصه ماشینی:
بنابراین انواع روایات دربارۀ نام بردن حضرت مهدی( به نام خاص ایشان _ محمد _ بدین شرح خواهد بود: روایات حرمت نامبردن به صورت مطلق روایات دستۀ نخست را میتوان به گروههایی چند تقسیم کرد: الف) کافربودن نامبرندۀ حضرت با نام مخصوص محمد بن یعقوب کلینی با ذکر سند از امام صادق( نقل کرده است: صاحب هذا الامر لایسمیه باسمه الا کافر؛ (کلینی، 1365: ج1، 333، ح4) صاحب این امر کسی است که جز کافر، نام او را به اسم خودش نبرد.
در اینجا به برخی از این روایات، اشاره میشود: روایاتی که پیش از ولادت ایشان، به نام آن حضرت اشاره کرده است: شیخ صدوق در کمال الدین و تمام النعمة از حضرت علی( نقل کرده است: رسول گرامی اسلام( نام پیشوایان پس از امام علی( را یکی پس از دیگری برای آن حضرت برشمرد، تا اینکه فرمود: مهدی امتی محمد الذی یملأ الأرض قسطا وعدلا؛ (صدوق، 1395: ج1، 284، ح37) مهدی امتم [در میان ایشان] محمد است که زمین را از داد و دادگری آکنده سازد.
حضرت علی( از پیامبر اکرم( نقل کرده است که هنگام بردن نام پیشوایان دوازدهگانه( فرمود: فاذا حضرته (الحسن) الوفاة فلیسلمها الی ابنه محمد؛ (طوسی، 1411: 150، ح111) پس هنگام درگذشت حسن آن را به فرزندش محمد تسلیم میکند.
(دمشقی، 1408: ج1، 177) وی در جای دیگر (همو: ج14، 95) نیز از حضرت مهدی( با نام محمد بن الحسن المهدی یاد کرده است.