چکیده:
هدف این پژوهش بررسی رابطه شرایط سازمانی و راهبرد های مدیریتی با توانمندسازی مدیران مدارس بود. جامعه آماری مدیران مدارس شهر همدان بودند که از این تعداد 220 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. از پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش شرایط سازمانی و راهبرد های مدیریتی و از مقیاس توانمندسازی مشارکت کنندگان مدرسه (SPES) برای تعیین میزان توانمندی مدیران استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون t ، روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه بهره برداری شد. نتایج نشان داد که میزان توانمندی مدیران مدارس در مجموع بیشتر از حد متوسط و در ابعاد توانمندی مقام و منزلت، خود کار آمدی، تاثیرگذاری، نسبتا قوی، در بعد رشد حرفه ای در حد متوسط و در ابعاد استقلال و مشارکت در تصمیم گیری ضعیف است. بین راهبرد های مدیریتی(دسترسی به اطلاعات و سبک رهبری تحولی) و توانمندسازی و ابعاد آن رابطه معناداری وجود دارد. رهبری تحولی پیش بینی کننده بهتری از توانمندسازی مدیران است. بین شرایط سازمانی و توانمند سازی و ابعاد آن رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، اما بین ساختار سازمانی بوروکراتیک و توانمندسازی و ابعاد خودکارآمدی، مقام و منزلت و تاثیرگذاری رابطه ضعیف منفی و معنادار وجود دارد، ولی ساختار سازمانی بوروکراتیک با ابعاد تصمیم گیری مشارکتی، استقلال و رشد حرفه ای رابطه معناداری ندارد. از بین متغیر های شرایط سازمانی، دسترسی به منابع و وجود اهداف روشن پیش بینی کننده های بهتری از توانمندسازی مدیران هستند.
خلاصه ماشینی:
کدام یک از متغیرهای شرایط سازمانی پیش بینـی کننـدة بهتـری از توانمندسـازی مدیران است ؟ پژوهش ها دربارة توانمندسازی کارکنان مدارس در ادبیات مدیریت در دهة ١٩٨٠شروع به ظهور کرده (ادواردز١و همکاران ،٢٠٠٢) و در دهة ١٩٩٠ به عنوان یک جنـبش اصـلاحات در آموزش و پرورش مطرح شد(بگلرو سومش ٢٠٠٤،٢).
برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده شد: الف ) مقیاس توانمندسازی مشارکت کنندگان مدرسه (SPES) این پرسشنامه را شـرت و رینهـرت (١٩٩٢) بـرای ارزیـابی سـطح توانمنـدی کارکنـان در مدارس طراحی کردند که شامل شش بعد تصمیم گیری ، رشد حرفه ای ،مقـام و منزلـت کـاری ، تأثیرگذاری ، استقلال و خود کارآمدی می شود.
این ماتریس نشان دهندة این اسـت کـه بـین راهبـردهـای مدیریتی به عنوان یک سـازة کـل و حیطـه هـای مختلـف آن (رهبـری تحـولی و دسترسـی بـه اطلاعات ) با توانمندسازی و ابعاد مختلف آن (تصمیم گیـری ، اسـتقلال ، خودکارآمـدی ، مقـام و منزلت ، رشد حرفه ای وتأثیرگذاری ) رابطة مثبت و معناداری در سطح ٠/٠١وجود دارد.
پژوهش ها نشان می دهنـد زمـانی کـه رهبری تحولی توسط مدیران اجرا شده ، نتایج سازمانی و فردی زیادی از جمله تسهیل یاددهی و یادگیری (مارکس و پرینتی ، ٢٠٠٣)،مشارکت دانش آموزان در مدرسه (لیت وودو همکـاران ، ١٩٩٦)،بهبود یادگیری دانش آموزان و یـادگیری سـازمانی در مـدارس (سـیلینس ٤و همکـاران ، ٢٠٠٠) و میزان تلاش و تعهد معلمان (گیج سل ٥و همکـاران ،٢٠٠٣؛ نقـل از دیـویس ،١٣٨٩) داشته است .
An Analysis of the School Participant Empowerment Scale Short and Rinehart, 1992 Based on Data from 4091 Teachers in 183 Restructuring Schools.