چکیده:
خداوند اراده فرمود دین مبین خود را بر همۀ ادیان برتری بخشد، گرچه این حقیقت کافران و مشرکان را خوش نیاید. او همچنین اراده فرمود بر مستضعفان منت گذارد و آنان را وارث زمین و زمان قرار دهد، گرچه این امر بر مستکبران جهان سخت و تنگ آید. افزون بر این، سنت حتمی و تردیدناپذیر الهی بر این تعلق گرفته که با ظهور حجتش، جهان را از عدل و قسط و احسان سرشار فرماید، پس از آنکه از جور و ستم و جفا مالامال گردیده است. از آن گذشته، مشیت الهی بر این است که امور مزبور همگی به صورت عادی و از راه متعارف _ و نه به طور مرموز یا اعجازگونه _ تحقق یابد. بدیهی است جریان این سنت و تحقق آن مشیت در جهان، مستلزم فراهم آمدن شرایط و اوضاع و احوال مناسب و متناسبی است که فرجام خوشش فرج اسلام و مسلمانان، آن هم با ظهور سرورآفرین و بهجتافزای امام زمان( خواهد بود. در همین راستا میتوان گفت تربیت زمینهساز بیشترین سهم را در فراهم کردن آن شرایط و اوضاع مسرتزا و سرعت بخشیدن به تحقق این فرجام شیرین بر عهده دارد. تبیین اصول و الزامات چنین تربیتی دغدغۀ اصلی این نوشتار است. از اینرو اموری همچون مقام و منزلت آخرین پیشوای الهی انسان و جهان، عدالت جهانی، برترینها برای برترین پیشوای عصر و جهان در دورۀ آخرالزمان، رسالت خطیر نجات و سعادتمندی انسان، کمال نهایی بشر، تحولات شگرف فراروی انسان و جهان در عصر ظهور، حق تقوا، حق جهاد، تربیتزمینهساز با الهام از زیارت عاشورا و جایگاه اراده و مشیت الهی در اثربخشی تربیت زمینهساز، سرلوحۀ اندیشه و تدبیر برنامهریزان، مجریان و متصدیان تربیت زمینهساز قرار میگیرد. توجه به این امور اهمیت تربیت زمینهساز را در نظر مربیان صدچندان میکند. از این مضامین بلند و حیاتی که به نوعی حد نصاب لازم در فرایند تربیت زمینهساز به شمار میروند، اصول و الزامات دهگانۀ فوق، با محوریت: 1. جایگاه امام زمان( و رسالت جهانی ایشان، 2. هنگامۀ ظهور و تحولات چشمگیر و فراگیر، 3. مسئولیت خطیر تربیت یافتگان عصر ظهور برای ورود به عصر ظهور، به روش توصیفی _ تحلیلی و با رویکرد اسنادی قابل استنباط و استخراج هستند
God's will is to make his religion stand out to all religions، although the unbelievers and polytheists get offended from this truth. He also wills to be gracious to the poor and make inherit the earth and time، even if it is hard for the arrogant world to accept this. In addition، a certain tradition of God is that with the emergence of his Hojjat (representative saviour) undoubtedly fill the world with justice، charity and goodness right after it has been totally filled of oppression، tyranny and harassment. Moreover، it is the providence of God in all this would happen as a rule and through the usual way، rather than to be done mysteriously and miraculously. Thus، it is clear that the provisions and grounds should be set for this to happen and make an opening for Islam and Muslims is the sweet realization of this with the lovable and appealing emergence of Imam Mahdi. The ground setting education، along this line، has the biggest share in making that above happen. The main concern of this paper is to explain the principles and requirements for such ground setting. That is the reason for educators policy planners، implementers and operators in setting the grounds by explaining the virtue of rank of the last leader of the world، world's justice، the best features for the best person who will lead the world، the mission of salvation and good destiny for humans، the ultimate perfection of human، the events of the final era، the right of Taghva، the right of Jihad، and ground setting education inspired from the Ashura pilgrimage prayer، the position of the will and providence of divine in effectiveness of the ground setting education. Given the importance of the issue mentioned above، the significance of ground setting education is twice as much. The high content of ten essential issues above can be deduced and obtained through a descriptive and analytical approach with a focus on the position and global mission of Imam Mahdi، dramatic and pervasive events of the final day and the solemn responsibility of the people educated in this school of thought to enter the era of emergence.
خلاصه ماشینی:
"برای تحقق این مهم باید به قله اندیشید؛ جایگاه رفیعی که برای امام در نظر گرفته قال الحسین بن علی(: «لو لم یبق من الدنیا إلا یوم واحد لطول الله عز و جل ذلک الیوم حتی یخرج رجل من ولدی فیملأها عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما؛ چنانچه از عمر دنیا یک روز بیش نمانده باشد، خداوند آن روز را آنقدر طولانی میفرماید تا مردی از فرزندانم ظهور کند و دنیا را سرشار از عدل و قسط فرماید، پس از آنکه از جور و ستم پر شده است.
آیا این مسئلهای است که میتوان به سادگی از کنار آن گذشت و به آسانی آن را نادیده انگاشت و بدون ایجاد سامانهای مطمئن و نویدبخش نسبت به آن غفلت ورزید؟ آیا اگر چنین مسئولیت و رسالت عظیم و خطیری بر عهدۀ غرب و نامسلمانان گذاشته شده بود، آنان بیخیال میشدند و به حال خود رهایش میساختند؟ اهل ایمان چه باید کنند که بیخیال این مسئله نشوند و بیامان و بیدرنگ درصدد کشف راهبردها و راهکارهای تربیت کارآمدی برآیند که به خوبی زمینهساز ظهور آن رسالت خطیر و سهمگین و آن دولت فاخر و ممتاز باشد؟ میبینید اکنون که سیاستمداران و کارگزاران فرهنگ و سیاست غرب چنین ایمانی ندارند، چگونه با هزاران ترفند و شیطنت، از جمله از راه تولید فیلم و سریال تلاش میکنند دکترین نجات و آخرالزمان و حتی مهدویت را به نفع سیاست و اغراض شیطانی خود مصادره نمایند."