چکیده:
بررسی و مطالعه متن سخنرانی های اوباما و نحوه ارائه آن از سوی وی در مبارزات انتخاباتی امریکا نشان می دهد که باراک اوباما مهارت ها و فنونی را در این سخنرانی ها بکاربرده است که دیگر نامزدهای ریاست جمهوری فاقد چنین مهارت هایی بوده اند. بررسی سخنرانی های اوباما گویای آن است که وی از روش های نهفته و پنهانی استفاده کرده است که ریشه در فنون ارتباطی روانشناختی، ناشی از روش های میلتون اریکسون و الگوی ارتباطی «برنامه ریزی عصبی-زبانی»، داشته است. هدف این مقاله بررسی و تحلیل سخنرانی های اوباما در دو دوره انتخاباتی است. لذا پرسش اصلی این است که وی چگونه توانست با استفاده از روش ها و فنون ارتباطی میلتون اریکسون و «برنامه ریزی عصبی-زبانی» در برقراری ارتباط با مخاطبان امریکایی موفق شده و آرای بیشتری را در هر دو انتخابات به خود اختصاص دهد؟ به این منظور، نویسنده مقاله برخی سخنرانی های مهم و کلیدی را که اوباما در مبارزات انتخاباتی دو دوره ارائه داده است، از نظر ساختار و فنونی که وی در هر سخنرانی استفاده کرده است، مورد بررسی قرار می دهد، تا فهم دقیقی از چگونگی موثر بودن شیوه های سخنرانی اوباما ارائه شود. این مقاله در عین اینکه به استفاده از این شیوه ها توسط اوباما می پردازد، اثرات عمیق شیوه های پیچیده میلتون اریکسون و الگوی ارتباطی «برنامه ریزی عصبی-زبانی» در جذب افکار عمومی رای دهندگان را مورد بررسی قرارمی دهد.
خلاصه ماشینی:
"لذا پرسش اصلی ایـن اسـت که وی چگونـه توانسـت بـا اسـتفاده از روشهـا و فنـون ارتبـاطی میلتـون اریکسون و «برنامه ریزی عصـبی-زبـانی» در برقـراری ارتبـاط بـا مخاطبـان امریکایی موفق شده وآرای بیشتری را در هر دو انتخابات به خود اختصاص دهد؟ به این منظور، نویسنده مقاله برخی سخنرانیهـای مهـم و کلیـدی را که اوباما در مبارزات انتخابـاتی دو دوره ارائـه دادهاسـت ، از نظـر سـاختار و فنونی که وی در هـر سـخنرانی اسـتفاده کـردهاسـت ، مـورد بررسـی قـرار میدهد، تا فهم دقیقی از چگونگی موثر بودن شیوههای سخنرانی اوباما ارائه شود.
نمونـه هـای بسیار زیادی از این نوع جمله بندی در سخنرانیهـای اوبامـا وجـود دارد کـه بـه دو نمونه در اینجا اشاره میشود: نمونه اول: «اگر شما به من در این راه بپیوندید، اگر این احساس را داریـد کـه سرنوشت شما را فرامیخواند و شما آنچه را که من میبینم میبینیـد، و یـک آینـده بیکران امکانات در برابر ما قراردارد، اگر آنچه که من احسـاس مـیکـنم شـما هـم احساس میکنید، این همان زمانی است که ما باید از خواب بیدار شویم ، ترس خود را کنار بگذاریم ، و دیون خود را به نسل های گذشته و آینده بپردازیم ، و بنابراین من آمادهام مسئولیت را بپذیرم، و همراه شما باشم و با هم کار کنیم .
بنـدلر و گرینـدر در یکـی از تالیفات خود با بررسی روشهای میلتون اریکسـون، در خصـوص «جسـت وجـوی استنتاجی » و «استفاده از زبان ابهام » مینویسند: «هنگامیکه مـا از ایـن روش اسـتفاده میکنیم ، این پیش فرض را در ذهن داریم که مخاطب ما توانایی رمزگشایی گفته های کلی ما را دارد، به عنوان مثال مخاطب میتواند از طریق مراجعه بـه سـاختار عمیـق (ناخودآگاه) خـود معـانی را جسـت وجـو کنـد کـه مـا از طریـق سـاختار سـطحی (خودآگاه) با وی بوسیله کلام ارتباط برقرارنمودهایـم ..."