خلاصه ماشینی:
بدینقرار، هم شکل و قالب کلام منظوم و هم بیان شاعرانه به همان صورتی که سخنوران قدیم به کار بسته بودند، باقی ماند و باز مانند زمان پیش از انقلاب، قصیدهسازی و غزل سرایی که چیزی جز وصلهدوزی کهنه پارههای چندین بار پشت و رو شده نبود، رواج یافت و اوراق جراید با قصیده و غزل پر شد وشعرای معروفی مانند «ادیب نیشابوری» و «شوریده شیرازی» چنان که گویی طوفان انقلاب از بالای سر آن ها نگذشته است، همچنان به ساختن غزل در توصیف یار و بیان اندیشههای عرفانی پرداختند و آن هایی که متجددتر بودند کاری جز این نکردند که مثلا وطن و آزادی را در قصاید به جای ممدوح و در غزلها به جای معشوق بستایند و گاهی یک مشت لغات و اصطلاحات بیگانه، مستقیما یا از طریق ادبیات ترک، از زبانهای فرنگی گرفته و به جا و بیجا در سخن خود به کار برند و چنین پندارند که با این عمل راه تجدد ادبی را هموار کردهاند.