چکیده:
پدیدارشناسی (Phenomenology)، یکی از نظریه های برجسته در نقد ادبی معاصر است، به طوری که پیروان نقد ادبی خواننده محوری (reader-response theory)، اساس تئوری های خود را بر پایه آن نهاده اند. اساس نظریه ادموند هوسرل (Edmond Husserl)، پدیدارشناس برجسته، بر این اصل استوار است که پدیده های موجود در جهان، تنها در فهم و درک ادراک کننده آنها دارای مفهوم اند و ذهن انسان منشاء همه معانی است. کلید درک این دلالت، نشانه ها و کلید واژگان زمینه ای این نشانه ها، نگاه شهودی است. اساس نظام پدیدارشناختی هوسرل، رویکردی ناب و تازه به پدیده ها برای رسیدن به «اصل چیزها»ست که در این حالت، نوع رابطه حسی- ادراکی با پدیده ها، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این دریافت حسی- ادراکی، زمینه ساز تحول نشانه شناسی کلاسیک (semiology) به نشانه- معناشناسی سیال و هستی مدار (sémiotique) است. این رویکرد، روشی کارآمد برای تجزیه و تحلیل است. تحلیل پدیدارشناسانه آثار ادب فارسی، می تواند افق های نوی بر روی تحلیل شعر فارسی بگشاید و زمینه ساز خوانشی تازه از آنها شود. سپهری، به عنوان شاعری تاثیر گذار و صاحب سبک، برای تبیین حالات شهودی خود، به نگاهی نو و نامتعارف دست یافته؛ به طوری که عنوان شاعر «نگاه تازه و شهودی»، شایسته اوست. نگاه سپهری به جهان هستی، نگاهی پدیداری و مکاشفه ای است. او در گفتمانی تاویلی و هستی مدار، نگاه خود را از موجودیت عینی و ذهنی پدیده ها به ساختار تاویلی و نشانه شناختی آنها انتقال می دهد و در فرایندی حسی- ادراکی، آن را به پدیداری معنا دار تبدیل می کند. کشف چنین ساختاری، در پرتو نقد پدیدار شناختی امکان پذیر است. این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی و در ارتباطی تعاملی با نشانه- معنا شناسی، نمونه هایی از اشعار سهراب سپهری را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده و گفتمان جدیدی را در شعر سپهری، معرفی و ارائه کرده و در پرتو نگاهی نو و سیال، به برداشت تازه ای از اشعار زایشی او دست یافته است.
Phenomenology is one of the outstanding theories in contemporary literary criticism so literary criticism followers of reader-response theory have based all their theories on it. Husserl's theory، belongs to eminent phenomenologist Husserl، is mainly based on existing phenomenon in the world that are only meaningful from observers' point of view and man's mind is the origin of all conceptions. The only way of understanding symbols and their meanings is an evidenced-view. Base of Husserl's phenomenological aspect is new point of view over the phenomena in order to reach the essence of objects that in the case sense understanding with phenomena deserves special importance. This conception، will lead to flowing semantic and universe-based one. This approach، for analysis method is efficient. Phenomenological analysis of Persian literature works can open new horizons to the analysis of Persian poetry and brings a new reading of them. Sepehri، as the poet and the owner of influencing style، explains his intuitive scenarios، and possesses a new and unusual look at the findings which deserves him to be considered as an intuitive poet. Sepehri's look at the universe is an "Emerging and Revelation" look. Sepehri retells his interpretation of naturally objective existence of events and gives them their semi logically impressive structure. This paper in a descriptive and analytical way and in interactive communication with phenomenological view and semio- semantics، offers a sample of his poems and evaluates and shows a new discourse in Sepehri's poems. In the light of the new look، the article presents a new interpretation of his poems.
خلاصه ماشینی:
"این مقاله با روش تحلیل و توصیفی و در ارتباطی تعاملی با نشانه-معناشناسی،نمونههایی از اشعار سهراب سپهری را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده و گفتمان جدیدی را در شعر سپهری،معرفی و ارائه کرده و در پرتو نگاهی نو و سیال،به برداشت تازهای از اشعار زایشی او دست یافته است.
»(سپهری،1382،ص 361) عناصر و ارکان ساختار پدیداری این شعر را میتوان چنین توصیف کرد:الف)خود شاعر یا فاعل فردی:«من» )ogE(، ب)دیگران یا فاعل جمعی مانده در هیچستان: «غیر من» )nosreP rehtO(؛ پ)فاعل جمعی دوم،مخاطبان شاعر(ما)؛ت)آگاه شدن فاعل جمعی دوم از غفلت و جدایی از پشت هیچستان و رسیدن به فاعل همگانی: حلقۀ اتصال حس مشترک؛ث)آشکار شدن ریشههای گمنام دنیا و تجلی هستیمدار دنیا:موضوع یا متعلق شناخت و ادراک؛ج)تبدیل شدن«ما»ی حاضر در خودآگاه سپهری به نوعی«همه-با هم»بودن و وصال با پشت هیچستان و استغراق در تنهایی: فهم مشترک.
3-شعر«واحهای در لحظه»در فرایند تأویلی دال و مدلول،در پرتو نشانه-معناشناسی سیال یکی از موضوعهای مطرحشده در حوزۀ مطالعات زبانی،مسألۀ برونه(دال) )tnaifingiS( و درونه(مدلول) )deifingiS( و ارتباط بین آنهاست و از سوی دیگر، رابطۀ ساختگرا بین دال و مدلول،به تنهایی نمیتواند پاسخگوی تولیدات نشانه-معنایی باشد؛زیرا در گفتمانهای ادبی،جریانات حسیای در تولید معنا دخالت دارد که گریماس،آنها را تابع جریانی میداند که«گریز از واقعیت»نام دارد و بر اساس آن،واقعیت در ورای ظاهر پنهان میماند که برای جبران این نقصان و دورافتادگی از واقعیت معنایی و دستیابی به بنیانهای ادراک حسی نشانه-معناها،باید به پدیدارشناسی مراجعه نمود."