چکیده:
اشعار سیاسی- اجتماعی به عنوان یکی از نیرومندترین و زنده ترین جریان های ادبی معاصر عرب به شمار می رود. و بویژه در عراق، در پی افزایش ظلم و ستم حکومت ها و استعمارگران با هدف مبارزه در مقابل استبداد و به امید بر طرف شدن ریشه ها و عوامل نابسامانی های اجتماعی شکل گرفت. این اشعار آیینه تمام نمای دردها و رنج ها، پیکار و پایداری، آزادی و بیانگر معضلات اجتماعی اقشار مختلف جوامع بشری است که شاعران زیادی از جمله جمیل صدقی زهاوی، منادیان حقیقی آن به شمار می آیند.
جمیل صدقی زها وی شاعر بزرگ عراق از پیشگامان نهضت در عراق به شمار می رود. به سبب آزادی فکری و پیشگامی در اقدامات مترقیانه، زندگی پریشانی داشت موجب سوءظن حکومت عثمانی و خشم مردم نسبت به او گردید. او پرچم علم آموزی را در جامعه خود برافراشت و در راه آزاد نمودن زن از سنت ها و قید و بندهای موجود در جامعه تلاش های فراوانی نمود و در این راه با مقاومت ها و انتقادهای فراوانی روبرو شد، ولی به مبارزه خویش ادامه داد و عقاید خود را شجاعانه و بدون هیچ تردیدی بیان نمود. در این نوشتار ابتدا شرح زندگی او، سپس به آسیب هایی که می تواند تاروپود یک جامعه را از هم بگسلد و زهاوی هم به آن اشاره کرده، پرداخته شده است. و سعی شده تا آرا و اندیشه های سیاسی اجتماعی او را از خلال اشعار دیوانش استخراج، دسته بندی و در نهایت بررسی کرده، و جهت گیری های فکری در آن را تا حد امکان مشخص نماید.
Socio-political poetry is considered as one of the strongest and most vibrant currents of contemporary Arab literature. Especially in Iraq، in the wake of increasing oppression of governments and colonial with the aim of the struggle against tyranny and the hope of destroying the roots and causes of social instability was formed. These poems are a reflection of the pain and suffering، struggle and stability، freedom and social problems of various segments of human societies that many poets such as Jamil Sedghi Azahavy are the real Heralds. JamilSedghiAz-zahhavi، the great Iraqi poet، is considered as a famous pioneer of the movement in Iraq. Due to freedom of thought and Forefront progressive action، his Life was distressed. This led to Ottoman suspicion and people anger towards him. He raised the flag of science learning in his community and greatly attempted to set free woman from traditions and constraints in his society and on his way to do so he confronted many defiance’s and critics; but he didn’t give up his struggle and declared his gentle ideas courageously and undoubtedly. This article discusses the poet's social and political views that at first description of his life and then expresses cases Such as education، women's issues and how progress against the backwardness of the community. And has been tried to extract and classify his social and political ideas through his book of poems and determine the orientation of thought in it as much as possible.
خلاصه ماشینی:
"او پیوسته بر سر مردم سرزمین خود فریاد میزند و آنان را به فراگیری علم و بینش و آگاهی هدایت میکند،زیرا علم تنها راه رستگاری و پیروزی است و زندگی اجتماعی در سایۀ جهل و عقبماندگی به شکوفایی و سعادت نمیرسد: {Sألیس الرضی بالجهل اکبر حطة#ألیس ذراع العلم اقدر رافع# یقول لسان الدهر یا قوم انکم#هجعتم و ان الشر لیس بهاجع# نرید جمیعا ان تصح عقولنا#و نکرع فی سم من الجهل ناقع# خذ العلم ان العلم مال لمعدم#وری العطشان و قوت لجائع# اذا هم قوم ان ینالوا سعادة#فان اقتناء العلم کل الذرائع# فلا شعب الا و هو بالعلم وحده#سعید و الا کان جم الفجائع# اذا شاع فیه العلم فالعیش ناقع#و ان لم یشع فالعیش لیس بنافع# أری العلم مجفوا أراه مبعدا#أراه طریدا و هو جم المنافع# وقف عنه الشعب یطلب دافعا#و ان احتیاج الشعب اکبر دافعS} (الزهاوی،1924،ص 223) «آیا رضایت دادن به جهل بزرگترین عامل شکست نیست؟و آیا بازوان علم زورمندتر و بالاتر نیست؟ زبان روزگار میگوید:ای قوم شما در خوابید حال انکه شر خوابیده نیست."