چکیده:
در دنیای امروز بیشتر کشورهای جهان با تکیه بر نوآوری در پی افزایش بهرهوری و بهبود وضع اقتصادی خود هستند. سازمانها در امتداد این گرایش به نوآوری و در پی توجه به عوامل محرک نوآوری در سازمان توانستهاند مزیتهای رقابتی بسیاری را برای خود رقم زنند. این مقاله به بررسی تأثیر جو سازمانی در 7 بعد همبستگی، استقلال، چالش، منابع، بازبودن نسبت به نوآوری، تشویق و نظارت و مدیریت بر نوآور بودن در فرآیند را بررسی میکند. انتخاب نمونهها به صورت نمونهگیری تصادفی در شرکت لیزینگ خودروکار متعلق به گروه صنعتی ایران خودرو صورت گرفت. اعتبار مدلهای مفهومی هر یک از ابعاد جو سازمانی و نوآور بودن در فرآیند از طریق تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تأییدی ارزیابی شد. نتایج گویای تأیید روابط علی بین مؤلفهها و عوامل مکنون به جز در بعد همبستگی است. در نهایت، فرضیات پژوهش با استفاده از مدل معادلههای ساختاری آزمون شد که نتایج حاکی از آن است که ابعاد نظارت و سرپرستی، چالش، منابع و باز بودن نسبت به نوآوری بر نوآور بودن در فرآیند در شرکت لیزینگ تاثیر گذار است که بیشترین تاثیر را نظارت و سرپرستی و بعد باز بودن نسبت به نوآوری تأثیر منفی دارد. این در حالی است که در رتبه بندی ابعاد تاثیر گذار بر نوآور بودن در فرآیند با تکنیک ویکور، بعد باز بودن نسبت به نوآوری رتبه اول را کسب نموه است.
خلاصه ماشینی:
"مدل مفهومی تحقیق: در این تحقیق عوامل مطرح در جو سازمانی با الگوی آمابیل 4 (1996)به هفت حوزه شامل (نظارت و سرپرستی، همبستگی، استقلال، تشویق، منابع، چالش و باز بودن نسبت به نوآوری) تقسیم شده است و نوآور بودن در فرآیند در سه مفهوم توسعه دورن سازمانی، اقتباس از سازمانهای دیگر و یا بکارگیری نوآوریهای جدید دنیا طبق تعریف نوآور بودن که در مطالعه کرسپل و هنسون (2007) به آن اشاره شده است؛ درنظر گرفته شد.
شکل (9): اعداد معناداری ضرایب مدل ساختاری پژوهش تحلیل علی در آزمون فرضیه نشان میدهد که ابعاد نظارت و سرپرستی،چالش، منابع و باز بودن نسبت به نوآوری در شرکت لیزینگ خودروکار تاثیرگذار بوده است.
همچنین توجه بیشترشرکت لیزینگ خودروکار به بعد استقلا ل واحدها و افراد از مواردی است که با توجه به نتایج این پژوهش میتوان توصیه نمود چراکه در حالیکه طبق تئوریهای موجود این بعد میتواند بر نوآور بودن شرکت اثر بگذارد، اما ضعف شرکت در این مورد و یا حضور عوامل مداخله گر دیگری در این رابطه باعث عدم تاثیرگذاری آن گردیده است، لذا اهتمام شرکت به این جنبه اهمیت بسزایی دارد که با ایجاد مکانیزمهای خودکنترلی مثلا ایجاد سیستم تعالی سازمانی EFQM که باعث تقویت نظام خود کنترلی میگردد میتوان اقدام نمود.
(2001), "Maximizing cross-functional new product teams innovativeness and constraint adherence: a conflict communications perspective", Academy of Management Journal, (44) 4, 779-93.
(2002), "Firm-specific competencies determining technological innovation: a survey in Greece", R&D Management, 32(1): 61-77."