چکیده:
معماری، با مجموعه احساسات و ایده هایی برای بهتر زیستن فرایندی است فیزیکی که در قالب ساخت و خلق بناهایی برای عملکردهای مختلف و رفع نیازهایی همچون زیست، امنیت، آسایش و نیازهای بی شمار دیگر بشری نمود می یابد. شباهت های ناگزیر در ساخت و سازهای جوامع گوناگون طی هزاره ها و بر حسب نیازهای مشترک، الگوهای نسبتا مشابهی به وجود آورده است و درک و فهم انسان از این فرایند، وابستگی تام به ابزار درک وی از فضا دارد. بخش کوچکی از جمعیت بشری که دارای ابزارهای متعارف ادراک فضا نیست، نیازمند فضایی متفاوت با دیگران است. از این میان، نابینایان فاقد ابزار اصلی درک فضا و معماری هستند. برای جلوگیری از احساس طرد شدن در ذهن قشر مذکور از یک طرف، نمی توان آنها را جدا از افراد سالم اجتماع و در یک محدوده مشخص محصور کرد و از طرف دیگر اختصاص یک پروژه بزرگ به درصد بسیار کمی از افراد جامعه، توجیه اقتصادی نیز نخواهد داشت و چه بسا با پیشرفت های روزافزون علوم و فناوری به زودی در روند طراحی معمارانه برای فضاهای مختص نابینایان در جهت رفع درصدی از مشکل نابینایی، نیازمند حفظ اصول و مبانی بصری و زیباشناختی خاص یک پروژه معماری یا معماری منظر نیز باشیم. بنابراین آنچه در این تحقیق پیش روست، تلاشی است برای تشخیص درک نابینا از معماری و ارائه الگوی صحیحی از فضای مناسب با ادراک او. اگر چه رعایت رعایت صحیح معیارها، ضوابط و استانداردهای تبیین شده توسط کارشناسان و صاحبنظران ذی ربط، می تواند شرایط مطلوب توام با اطمینان خاطر و امنیت فضای کار و زندگی را برای نابینایان تامین نماید، اما از آنجایی که یک نابینا نیز به هنگام فراغت و تفریح فضایی متفاوت از الگوهای تکراری روزمره را نیز طلب می کند، به نظر می-رسد در بعضی شرایط خاص و متفاوت بر حسب نوع کاربری یک پروژه معماری یا معماری منظر می توان از تکرار همان الگوهای واحد طراحی، با شرط رعایت تمهیدات ویژه جهت حفظ ایمنی نابینایان، پرهیز نمود.
خلاصه ماشینی:
در اين تحقیق سعي شده ضمن معرفی نابينا و تواناييها و مشکلات او، و همچنين تشابهات و تفاوتهاي ادراکياش با افراد بينا، به نابينا در قالب معماري و با ابزار احساس و ادراک نگریسته شود تا در مکان مناسب بتوان شرح مختصري از ضوابط و الگوهای مناسب طراحی معماري برای نابینایان و مقايسه آن با ضوابط طراحي معماري منظر و فضاهاي باز، ارائه نمود.
هدف تحقیق هدف اصلی انجام این تحقیق و دلایل آن را میتوان پاسخگویی به سؤالات زیر دانست : - اصولاً نحوه و نوع تلقي نابينا از فضا چيست؟ - طرز تلقي نابينا از فضايي که ساختة تلقي و انديشه افراد بينا از فضاست، چيست؟ - هنر معماری در ورطه زيست نابينا که فاقد ابزار اصلي درک (بينايي) از معماري است، چگونه عمل ميکند؟ به علاوه، ضمن معرفي ضوابط طراحي معماري منظر براي نابينايان و بررسي چگونگي نسبت آنان با معيارهاي طراحي معماري، ضرورت اجراي اين ضوابط در طراحي فضاهاي مورد نظر با توجه به نوع كاربري آنها مورد بررسي قرار خواهد گرفت.
"شاید مناسبسازي فضاي شهري براي نابينايان و يا کليه معلولين در قالب طرحهاي کوتاه مدت، ميسر نباشد و نيازمند زمان طولاني باشد، اما حداقل کاري که براي معلولين و از همين دست نابينایان ميتوان انجام داد، يک طراحي استوار بر مبناي علمي و کاربردي است که داراي تشخيص و درمان صحيحي از زيست نابينا در فضا باشد" [سازمان ملل متحد،1373 : 14].