چکیده:
هدف اصلی این مطالعه بررسی اثر درجه باز بودن تجارت بر بی ثباتی نرخ واقعی ارز در کشورهای منتخب منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا طی دوره 2006-1975 می باشد. برای این منظور از تکنیک داده های تابلویی برای تخمین مدل تحقیق استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل بیانگر این است که متغیرهای درجه باز بودن تجارت، نسبت مخارج دولتی به تولید ناخالص داخلی و رشد بهره وری نیروی کار تاثیر منفی و نرخ تورم تاثیر مثبت و معنی دار بر بی ثباتی نرخ واقعی ارز داشته اند. از این رو مهم ترین توصیه سیاستی این تحقیق آن است که سیاستگذاران کلان این کشورها با آزادسازی تجاری، موانع موجود بر واردات را کاهش داده و همزمان با افزایش صادرات، سهم بیشتری از بازارهای جهانی را به خود اختصاص دهند. زیرا با افزایش درجه باز بودن تجارت، کشورهای منطقه بر قیمت ها و بازارهای جهانی تاثیرگذار بوده و از تغییرات تحمیلی قیمت ها مصون خواهند ماند که این امر در نهایت ثبات نرخ ارز واقعی را به دنبال خواهد داشت.
This paper is mainly concerned with linkage between the real exchange rate volatility and degree of trade openness in MENA countries during the period of 1975-2006. The model is derived from theoretical monetary model and estimated by Panel Data approach. The findings show that degree of trade openness، government expenditures and labor productivity growth have negative، and inflation rate has positive and significant effect on the volatility of real exchange rate in the MENA countries. Thus، policy makers should follow the trade liberalization policies in order to expand the volume of trade and reduce the real exchange rate volatility.
خلاصه ماشینی:
"fernandez,osbat and schnatz (4).
مدل مورد استفاده در مطالعه هائو(2000)برای بررسی تأثیر درجه باز بودن اقتصاد بر بیثباتی نرخ واقعی ارز به صورت زیر میباشد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) بهطوری که در رابطه(به تصویر صفحه مراجعه شود)،بیانگر بیثباتی نرخ واقعی ارز بوده که به صورت انحراف معیار تغییرات نرخ واقعی ارز تعریف میشود.
tseng,chen and lin (2).
dynamic panel data 4-معرفی مدل تحقیق و پایگاه دادههای آماری در مطالعات تجربی تحقیق نظیر هائو(2000)،کوسیو(2007)و کالدرون(2004)برای بررسی تأثیر درجه باز بودن اقتصاد بر بیثباتی نرخ واقعی ارز از متغیرهای پولی وغیر پولی نظیر نرخ بهره حقیقی،رشد بهرهوری نیروی کار و مخارج دولتی استفاده شده است.
نتایج به دست آمده در این مطالعه مبنی بر رابطه معکوس بین بیثباتی نرخ واقعی ارز و درجه باز بودن اقتصاد با مبانی نظری موضوع و مطالعات تجربی تحقیق نظیر هائو(2000)،کالدرون (2004)،کوسیو(2007)،هولمز و بانو(2008)و کاپورالی و همکاران(2009)همسو و سازگار میباشد.
برای این منظور متغیر نرخ تورم به عنوان متغیر پولی و متغیرهای درجه باز بودن اقتصاد،مخارج دولتی و نرخ رشد تولید ناخالصی داخلی سرانه بهعنوان متغیرهای غیر پولی مؤثر بر بیثباتی نرخ واقعی ارز در گروه کشورهای منتخب mena در نظر گرفته شده است.
نتایج حاصل از تخمین مدل دلالت بر تأثیر مثبت و معنیدار نرخ تورم بهعنوان متغیر پولی و تأثیر منفی و معنیدار متغیرهای درجه باز بودن اقتصاد،نرخ رشد تولید ناخالصی سرانه و مخارج دولتی به عنوان متغیرهای غیر پولی مؤثر بر بیثباتی نرخ واقعی ارز بوده است."