چکیده:
آموزه نیکسون یا سیاست مشارکت جمعی، راهبرد نوین سیاست خارجی آمریکا را در دهه 50 ش بنیاد گذارد. هدف این نوشتار بررسی دیپلماسی خارجی جدید آمریکا و زمینه های پیدایش آن و تبعاتش بر سیاست خارجی و منطقه ای دولت پهلوی دوم در واپسین دهه حیات این حاکمیت است. بر این اساس ایران تحت تاثیر شدید این نظریه به سرعت به یکی از قدرت های نظامی منطقه ای تبدیل شده و در راستای اهداف پنهان و آشکار دولتمردان واشنگتن و اندیشه های حکومت شاهنشاهی به مجموعه ای از فعل و انفعالات سیاسی و نظامی در حوزه خلیج فارس و ماورای آن اقدام کرد.
Nixon Doctrine, known as partnership policy was proposed in 1970s as new policy of the U.S. The present article aims at studying Nixon Doctrine, its background, and effects on Pahlavi II foreign and regional policies during the regime's final days of reign. Accordingly, influenced by the Doctrine, Iran rapidly became one of the outstanding military powers of the region. Thus the Iranian monarchy in line with hidden and open policies of The U.S statesmen undertook military and political activities and interactions in the Persian Gulf Region.
خلاصه ماشینی:
الف ) علل و زمينه هاي دکترين نيکسون ١- عصر تنش زدايي در روابط بين الملل الف ) جنبش صلح طلبي شارل دوگل در فرانسه انتصاب ژنرال شارل دوگل ١، سياستمدار کهنه کار فرانسوي به مقام رياست جمهـوري در انتخابات سال ١٩٥٨، عصر جديدي از روابط سياسي و نظامي اين کشور با آمريکا و بلـوک شـرق را بنيان گذارد؛دوگل با درک شرايط نوين جهـان در بسـتر جنـگ سـرد و تشـديد رقابـت هـاي تسليحاتي مابين شرق و غرب خواهان گسترش روابط همه جانبه با اروپاي شرقي و از بين رفـتن عواملي گشت که به اين مهم آسيب مي رساند.
سياستمداران جديد آمريکا بـا توجـه بـه گسـترش جنبش صلح طلبي در کشورهاي مختلف اروپـايي و رسـوخ آن بـه مراکـز حسـاس تصـميم گيري و توده مردمي اين کشور و سياست بيزاري از جنگ ، عدم درگيـري هـاي منطقـه اي و اعزام مستقيم نيروهاي نظامي را که موجب تحريک اذهان جهانيان ، مردم آمريکا و بـه ويـژه اتحاد شوروي و گسترش دوباره رقابت هاي تسليحاتي مـي گشـت بـه عنـوان يکـي از اصـول بنيادي در سياست خارجي خود پذيرفتند.
اسـناد محرمانـه منتشـر شـده درکتابخانـه ريچـارد نيکسون ، رييس جمهور پيشين ايالات متحده ، حاوي تلگـرام و يادداشـتي اسـت کـه نشـان مي دهد مقامات آمريکايي نگراني بسيار زيادي از تصميم انگليسي ها بـراي خـروج از منطقـه شرق کانال سوئز و خليج فارس در تاريخ تعيين شده (١٩٧١) داشتند و در عين حـال دليـل اصلي اصرار بريتانيا براي اين اقدام را شاه ايران مي دانستند.