چکیده:
شورای پاپی عدالت و صلح واتیکان در اوایل سال 2011 با صدور بیانیه تحلیلی در زمینه بحران مالی سال 2008، راهبردهایی را برای حل بحرانهای اقتصادی از منظر اقتصاد مسیحیت ارائه داد. تحلیل این بیانیه از آن جهت مهم است که میتواند زمینة تعامل میان مکاتب توحیدی را برای رفع مشکلات اقتصادی جهان فراهم آورد. این مقاله، درصدد تحلیل بیانیه با توجه به ریشههای آن در رویکرد اقتصاد مسیحی و همچنین دستاوردهای نظری و عملی بانکداری اسلامی است. یافتههای این پژوهش، که به روش کتابخانهای و تحلیلی انجام شده، نشان میدهد که هرچند بیانیة مزبور از نقاط قوتی چون توجه به ریشههای اخلاقی بحرانهای اقتصادی برخوردار است، از نقایصی چون عدم ارائه تحلیل راهبردی از ریشههای اصلی بحرانهای مالی همچون رسوخ ساختار ناعادلانه ربوی و گسترش سفتهبازی قمارگونه در بسیاری از بخش پولی و مالی جهان رنج میبرد. به نظر میرسد، که برای حل ریشهای بحران، باید از تجربیات بانکداری اسلامی در طراحی و اجرای نظام مشارکت در سود و زیان استفاده نمود. در نگرش اسلامی، شکلدهی و مدیریت نظام اقتصادی و مالی جهان، با توجه به نقش سه نهاد بازار، دولت و اخلاق و همچنین شکلگیری نهادهای بینالمللی پشتیبان و نظارتی، میتواند زمینة بروز بسیاری از بحرانهای اقتصادی را از بین ببرد.
In the early 2011، the Vatican's Papal Council for Justice and Peace proposed some strategies inspired from the view of Christian economy for solving economic crises by issuing an analytical declaration on the financial crisis of 2008. It is important to analyze this declaration as a first step towards the interaction among the various monotheistic religions to solve the economic problems in the world. The present paper tries to analyze this declaration by taking into account its roots in Christian economic approach and the theoretical and practical achievements of Islamic banking. A library and analytical method is used in this research. The research findings indicate that although the aforementioned declaration enjoys some merits such as giving attention to the moral roots of economic crises، it suffers from some defects. For example it does not a strategic analysis of the main roots of the financial crisis including establishing unjust usury structure and widespread gambling-based speculation in the most part of world's monetary and financial system. A drastic solution for the crisis should be based on designing and implementing the system of contribution in loss and gain. According to Islamic approach، the formation and management of world's economic and financial system can avert many crises by paying attention to the role of market، state and ethics as well as the formation of international supporting and monitoring institutions.
خلاصه ماشینی:
"ج. رویکرد اقتصاد مسیحی: بر اساس این رویکرد، که توسط شورای پاپی عدالت و صلح (2011) ارائه شده، بحران مالی مزبور، ریشه در برخی مشکلات ساختاری نظام سرمایهداری دارد.
تحلیل بیانیه شورای پاپی صلح و عدالت، از جهاتی حائز اهمیت است: اول، این طرح بهطور خاص به ریشههای اخلاقی بحرانهای مالی و اقتصادی غرب توجه میکند.
کاستیهای عمده این طرح را میتوان در کاستیهای تحلیلی و همچنین مشکلات موجود در راهحلهای پیشنهادی دستهبندی کرد: کاستیهای تحلیلی مهمترین کاستی تحلیلی طرح اقتصادی شورای پاپی واتیکان را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد: عدم توجه به ریشههای اصلی بحران هرچند بیانیه بهخوبی به مشکل رشد ناموزن بخش اعتباری جهان نسبت به بخش حقیقی از دهه 1990 اشاره میکند، اما تحلیلی اساسی از ریشههای ایجاد شکاف میان بخش اعتباری و حقیقی ارائه نداده، آن را تنها به عدم وجود نظارت جهانی نسبت میدهد (Ibid, p.
جدول 1: مقایسه دو رویکرد اقتصاد اسلامی و مسیحی در تحلیل بحرانهای مالی نقاط مشترک زمینة تعامل میان اسلام و مسیحیت نقاط قوت رویکرد اسلامی توجه به ریشههای اخلاقی بحران، مشکل مصرفزدگی، مشکلات نهادهای اقتصاد بینالملل، گسستگی بخش پولی و حقیقی توجه به ریشه بحران: ربا و قمار، طراحی و اجرای روش تأمین مالی مشارکت در سود و زیان، در تحلیلی کلی میتوان گفت: رهیافتهای اقتصاد مسیحی بهواسطة اینکه پس از قرون وسطی عملا به فراموشی سپرده شده، عملا زمینهای برای ظهور و بروز پیدا نکرده است."