چکیده:
در قلمروی زبان شناسی و شعرشناسی شناختی بهره گیری از ابزار استعاره در کالبدی شدن تجارب بشری همواره مورد توجه بوده است. در این رابطه، اندامهای بدن همواره به عنوان یک حوزه ی مبدا در امر ساختارپردازی استعاری مفاهیمی متنوع در اغلب زبانها لحاظ می شده اند و در این امر از الگوهای فرهنگی هر زبان بهره برده اند. از این رو، پژوهش حاضر به جهت مطالعه ی تعامل میان نظام استعاری زبان، بدن و فرهنگ در زبان فارسی به بررسی پاره ای از استعارات مبتنی بر واژگان اندام های بدنی دل، جگر و چشم پرداخته است. داده های تحقیق از بوستان سعدی که اثری معرف فرهنگ و مشحون از استعارات بدنی است استخراج شده، در چهارچوب نظریات زبانشناسی شناختی تحلیل گردیدند. تحلیل داده ها نشان می دهد که الگوهای فرهنگی برآمده از نظام های فکری مربوط به عرفان و تصوف، طب سنتی و عقاید فرهنگی در مفهوم پردازی استعاری این اندامها در زبان فارسی نقش شایان توجهی داشته اند.
In the field of cognitive linguistics and cognitive poetics، researchers have emphasized metaphor’s important role in conceptualizing world experiences. In this respect، body parts have always been considered as a source domain in structuring various concepts in most languages and they’ve been exploiting the cultural models of each language in this deed. So، in order to investigate the interaction between metaphor، body، and culture in Persian، the present study tries to analyze some body-part metaphors including del (heart-stomach)، jegar (liver) and chechm (eye). The data was collected from Sa''di’s Bustan which is the demonstrative of Persian culture and has a great deal of body-parts metaphors. The analysis of the metaphorical expressions was carried out within a theoretical framework based on insights from cognitive linguistics and poetics. The data analyzed shows that Iranian cultural models، derived from Iranian traditional medicine and Persian spiritual belief systems such as the Sufi worldview and Islamic religion are some factors that affect the structure of cross-domain conceptual mappings.
خلاصه ماشینی:
به بیانی دیگر، شاعر در تفکر شاعرانة خود از ابزارها و شگردهای تفکر روزمره بهره میبرد؛ با این تفاوت که آنها را گسترش میدهد، پیچیده میکند یا بهشیوهای فراتر از شیوة معمول با یکدیگر ترکیب میکند (Lakoff & Turner, 1989: 67).
پس چشمگیر بودن نگاشتها در آثار ادبی ناشی از چیست؟ لیکاف و ترنر (1989: 67- 72) برای تبیین قدرت استفهامی استعارة شعری بر این باورند که شاعر بهطور منظم از چندین ابزار در خلق اصطلاحات زبانی و تصاویر نامتعارف یا نو برپایة منابع فکری و زبان متعارف روزمره بهره میبرد.
در تبیین هرچه بیشتر کاربرد شگرد گسترش به مثال بعد توجه کنید: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} در بیت بالا، سعدی برپایة استعارة مفهومی «دل آینه است» عبارت استعاری نوی «به آب سخن کینه از دل شستن» را ساخته است.
دو چشم و شکم پر نگردد به هیچ یکی از استعارههای مفهومی در زیربنای عبارت استعاری «پر نشدن چشم» در این بیت این استعاره است: «چشم ظرف است» که در آن از طرحوارة «ظرف» بهعنوان حوزة مبدأ بهره گرفته شده است.
"Conceptual Metaphor and Its Expression" in J.
"Review Article: More Than Cool Reason: A Field Guide to Poetic Metaphor by George Lakoff and Mark Johnson".
"Metaphor and Poetic Creativity: A Cognitive Linguistic Account".
Metaphors We Live By. Chicago: University of Chicago Press.
More Than Cool Reason: A Field Guide to Poetic Metaphor.
More Than Cool Reason: A Field Guide to Poetic Metaphor.