چکیده:
آنچه در این مقاله مورد بحث قرار می گیرد بازشناسی ساحت عـاطفی نفـس در اندیشـه امـام محمد غزالی است . وی قرن ها پیش از رسمیت یافتن نظریه سه ساحتی بودن نفس ، در آثـار خـود به این موضوع پرداخته است . غزالی علی رغم اینکه ، همچون متفکران پیش از خود، سـاحت های نفسانی را در دو مقوله علم و اراده جای داده است ، توجه ویژه ای به ساحت عـاطفی نفـس نشـان می دهد. نگاه غزالی را به این ساحت می توان در بحث های وی دربارٔه مراحـل شـکل گیری فعـل ارادی ، بخش های علم معامله که شامل عبادات و عادات ، و مهلکـات و منجیـات اسـت و نیـز در محوریت داشتن مسئله سعادت نهایی انسان برای وی کـه بـه نظـام اخلاقـی او شـکل می دهـد بازشناسی کرد. نیز از آنجا که نظام اخلاقی غزالـی بـه سـوی تحلیـل و تبیـین فضـایل عرفـانی جهت گیری می شود که عنصر اصلی آنها در میان عناصر سه گانه علم ، حال و عمل عبارت از حال است و در میان این فضایل «محبت » به خداوند جایگاهی محوری دارد، می توان نگاه غزالی را به ساحت عاطفی به ویژه در این بحث به خوبی بازشناخت .
خلاصه ماشینی:
(همان ، ص١١٧) پس نخستین حالت های عاطفی و ارادی ای که غزالی بدان ها توجه می کند شهوت و غضب حیوانی در انسان است ؛ وی در متن های پیش گفته ، از این دو با عنـاوین میـل ، رغبـت ، داعیـه ، و اراده یاد می کند؛ در عین حال ، غرض خود را از این تعبیر برانگیختگی و تـوجهی می دانـد کـه در نفس به سوی منافع و مضارش ایجاد می شود.
نظام اخلاقی ای که غزالی طراحی می کند، خصوصا اگر آن را از دریچۀ ابتنـائش بـر بحـث فضیلت مورد توجه قرار دهیم ،١ با اینکه در نقطۀ آغاز با نظام اخلاقی فیلسوفان پـیش از خـود، از حیث مبانی روان شناختی ، فضایل اخلاقی و طرح امهـات چهارگانـۀ فضـایل تفـاوت چشـمگیری ندارد، اما محوریتی که بحث نزاع های درونی انسان (یعنی جهاد اکبر یا جهاد با نفس ، کـه همـان نزاع میان باعث دینی و باعث هوی است ) برای غزالی دارد و دیدگاهی که او در خصوص سعادت انسان ها اتخاذ کرده ، و آن را بیشتر از آنکه جنبه ای اجتماعی داشته باشد بر جنبـۀ فـردی اسـتوار می کند، سبب می شود که او در تبیین فضایل با چنین دیدگاهی از فلاسفه جدا شود.
چنان که دیدیم عطف توجه غزالی به ساحت عاطفی نفس در سایۀ محـوریتی کـه سـعادت نهایی انسان برای او دارد شکل می گیرد و سبب می شود که او نه تنها بحث هایی تفصیلی در ایـن باب داشته باشد، بلکه حتی نظام اخلاقی خود را بر این اساس شکل دهد.