چکیده:
در این مقاله کتاب تاریخ کیش زرتشت اثر مری بویس ــ استاد سابق دانشگاه
لندن ــ بررسی شده است. از نظر نویسنده مقاله، مهمترین مبانی فکری و
پژوهشی مؤلف کتاب مزبور عبارت است از:1. مری بویس از معدود پژوهندگان غرب است که زرتشت را نه سیاستمدار و
نه جادوگر، بلکه پیامبری الهام شده و اندیشمندی متفکر و روحانی میداند و
همانند پیروان آن پیامبر، به اصالت وحیانی پیام او معتقد است.2. در بررسی تحولات فکری مزداپرستی، بویس برخلاف برخی از
پژوهشگران، برای سنت شفاهی آن دین اهمیت بسیاری قائل است و
اختلافات و تضادهای بین متون مذهبی زرتشتی (گاتاها، اوستای جدید،
متون پهلوی و...) را درخور توجه بسیار نمیداند و آن متون را مؤید و مکمل
یکدیگر میداند.3. بویس پادشاهان متقدم و متأخر هخامنشی را عموما پیرو دین زرتشت
میداند و برخی از واقعیات تاریخی را نادیده میانگارد و در این دیدگاه با
پژوهشگرانی چون بنونیست، گیرشمن، بهار، گری و غیره اختلافی بنیادین
دارد.نویسنده مقاله پس از بیان مبانی مذکور، بعضی از کاستیها و خطاهای
ترجمه فارسی را برشمرده و آن خطاها را عمدتا ناشی از عدم تسلط مترجم به موضوع تحقیق و نگارش فارسی دانسته است.
خلاصه ماشینی:
"علاوه بر آن، موضع هوادارانه مری بویس نیز شگفتانگیز است؛ برای مثال، وی در توصیف سرود اهون ویریه (یثه اهوویریو) ــ مقدسترین نیایش زرتشتیان، که به گفته اوستای متأخر، خود اهورامزدا پس از خلق عالم آن را زمزمه کرده است (یسنا، 8/19) ــ چنین میگوید: دلیلی نیست این نیایش را سروده خود زرتشت ندانیم.
ب ـ کاستیهای ترجمه مترجم گرانقدر چنانکه خود متواضعانه تصریح دارد، در شناخت فرهنگ و ادیان ایران باستان «صاحب تخصص و تبحر نیست» و از سویی دیگر بهنظر میرسد که با وجود تسلط بر زبان مبدأ (1) ، بر ویژگیهای نگارش روح و ساختار شیوای جملات زبان مقصد (2) (زبان فارسی)، در بعضی از فقرات، چیرگی نشان نمیدهد.
در مواردی که نویسنده برای استشهاد مطالب کتاب، بخشهایی از نصوص متون دینی را ترجمه و نقل قول مستقیم کرده است، مترجم کتاب ــ به همان دلیل عدم تخصص در زبان اصلی این متون ــ در یادداشت آغازین کتاب میگوید تا آنجا که ممکن بوده، از ترجمههای فارسی آن منابع و مآخذ استفاده و نقل کرده است.
در این خصوص، اولا از مترجم متعصب کتاب که بدون توجه به ضرورتهای دگرگونیهای معنایی واژگان و مقتضیات جامعهشناسی و روانشناسی زبان و صرفا بهدلیل تداول معنایی در دوره پیش از زرتشت «مایه شرمساری و سرافکندگی» میداند که «خانوادههای نوکیسههای بیفرهنگ و روستاییان تازهبهشهرمهاجرتکرده» واژه مامان را بهجای کلمه ننه به کار میبرند (ج 2، ص 64)، بعید بود که بهجای «تاریخ دین زرتشت» یا «تاریخ آیین زرتشت»، عبارت «تاریخ کیش زرتشت» را انتخاب کند؛ زیرا واژه کیش در زبان اوستا در برابر واژه دئنا قرار دارد و بر آیین اهریمنی استعمال شده است ( تبریزی، 1362: ص 175، تعلیقات دکتر معین)."