چکیده:
انقلاب اسلامی ایران به مثابه یک دگرگونی بنیادین در حکم نقطه عطفی تاریخی قلمداد می شود. نقطه ثقل شکل¬گیری انقلاب را می¬توان دوقطبی شدن جامعه در سالهای پایانی حکومت پهلوی دانست؛ به گونه¬ای که تمامی مردم ایران از هر گروه، قومیت و طبقه¬ای به صورت متحد در برابر رژیم شاهنشاهی ایستادند. مساله اصلی مقاله حاضر، بررسی میزان تاثیر رابطه ساختار- کارگزار بر دوقطبی شدن فضای جامعه در آستانه انقلاب اسلامی است. فرضیه این مقاله آن است که فعال شدن شکافهای اجتماعی تنها منجر به پدید آمدن یک جامعه مدنی گسیخته شد که صرفا پتانسیل اعتراض¬های خرد، پراکنده و کوتاه¬مدت را داشت. عامل اصلی دوقطبی شدن فضای جامعه را نقش عاملیت کارگزار باید دانست. آنچه عامل همگرایی و اجماع همه نیروها و طبقات اجتماعی به عنوان انقلابیون معترض برای تغییر رژیم شد، رهبری امام خمینی و طرح ایدئولوژی تشیع توسط ایشان بود.
خلاصه ماشینی:
نقطۀ ثقل شکل گیری انقلاب را میتوان دوقطبی شدن جامعه در سالهای پایانی حکومت پهلوی دانسـت ؛ بـه گونـه ای کـه تمامی مردم ایران از هر گروه ، قومیت و طبقه ای به صورت متحد در برابر رژیم شاهنشاهی ایستادند.
هرچنـد نارضایتی عامل شکل گیری اولین اعتراضات می باشد، اما تجمع نارضایتی ها همواره منجـر بـه وقوع یک انقلاب نمی شود؛ چرا که گهگاه به علت وجود منافع متعارض بـه جـای آنکـه توجـه جامعه به سمت مبارزه با نظام سیاسی معطوف شود، تعارض و برخورد میان گروه های سیاسی در عرصه اجتماعی را فراهم می آورد که این خود می تواند فرصت سرکوب و ایجاد تفرقـه در بـین گروه های اجتماعی را برای رژیم فراهم آورد.
هـر چهـار نظریـۀ عمـومی در مـورد انقـلاب ، یعنـی نظریـه هـای مارکسیستی، نظام ها، نوسازی، ساختاری(نظریه اسکاچپول ) تأکیـد دارنـد کـه نـاتوانی دولـت در برآورده ساختن انتظارات توده ها یا انجام کارویژه های مهم اقتصادی یـا اجتمـاعی، بـه کـاهش مشروعیت حکومت و تضعیف قدرت قهری آن منجر مـی شـود و ایـن امـر احتمـال انقـلاب را افزایش میدهد(دفرونزو، ١٣٧٩: ٣٧).
اما برخلاف گفتمان رسمی حاکم ، امـام خمینـی(ره ) بـا آگـاهی از خـلأ فرهنگی جامعه به ایدئولوژی پردازی بومی گرا پرداختند که نتیجه آن ظهور شـعار بازگشـت بـه خویشتن ، هویت دینی انسان ایرانی و ظهور گفتمانی متفاوت با گفتمان رسمی به عنـوان مظهـر ایجاد تفاوت های نگرشی و فعال شدن ساخت آگاهی شد؛ کـه انـدک انـدک مـردم و گفتمـان روشنفکری را تحت تأثیر خود قرار داد.