چکیده:
الغاگرایان درباره ظرفیت و توانایی حقوق کیفری برای کنترل جرم تردید دارند و معتقدند تا زمانی که راههای آسانتر و انسانیتر برای کنترل جرم وجود دارد، نباید در وهله نخست از حربه مجازات استفاده نمود. آموزه الغاگرایی مدعی است که نظام رسمی کیفری، علاوه بر اینکه در پیشگیری از تکرار جرم تاثیری ندارد، جرمزا نیز میباشد و با وارد آوردن انگ مجرمانه به فرد، موجبات بزهکاری مجدد وی را فراهم میآورد. به همین خاطر خواهان عدم دخالت حقوق کیفری و یا در نهایت دخالت محدود و ضروری آن در فرایند رسیدگی است. یافتههای الغاگرایی تاکنون در سیاست جنایی کشورها در اشکال جرمزدایی، کیفرزدایی و قضازدایی تبلور یافته است. تعقیبزدایی کیفری نیز مفهومی جدید و در راستای همین سیاست عدم مداخله حقوق کیفری است که در پی شکست تعقیب کیفری سنتی که رویکردی سرکوبگر در پیگرد مجرمین دارد، ارائه شده است. از جمله پیامدهای مهم تعقیبزدایی میتوان ترافعی شدن امر تعقیب، قضاوتی شدن دادسرا، گزینشی شدن پیگرد متهمین، سرعتبخشی به فرایند کیفری، کاهش جمعیت کیفری و رعایت کرامت انسانی را نام برد. در این مقاله بعد از بیان مفهوم و مبانی تعقیبزدایی کیفری، جلوههای آن در سیاست جنایی تقنینی ایران مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
The abolish themselves are skeptical about the capacity of criminal justice for crime control and believe that as long as there are easier and more human ways to control crime، punishment should not be used as a weapon in the first place. Abolitionism doctrine maintains that the formal system of criminal justice، not is less effective in the prevention of recidivism، but also criminogenic and label of crime causing him to commit crime again. Therefore، they advocates the non-interference of criminal law or، if it is investable، a minimal involvement in the process of trial.The findings of abolitionism in the criminal policy of different countries gave rise to decriminalize، depenalization and diversion. Deferred prosecution or non- prosecution is also a new concept in criminal procedure that is consistent with non-intervention criminal policy. This policy was proposed because of the failure of the traditional repressive approach of prosecution. Adversarial prosecution، judicialization and acceleration of prosecution، reduction in criminal population and regarding human dignity، selective prosecution of accuses are among the important consequences of the deferred prosecution. This article attempts to express concept and foundations of the deferred prosecution and investigates its manifestations in the Iranian criminal policy.
خلاصه ماشینی:
جهت اطلاعات تکمیلی در زمینه جرم زدایی ، کیفرزدایی و قضازدایی رجوع شود به : نجفی ابرنـدآبادی ، علـی حسین و هاشم بیکی ، حمید، دانشنامه جرم شناسی ، انتشارات کتابخانه گنج دانش ، چاپ سوم ، ١٣٩٣؛ گروهی از نویسندگان شورای اروپا، گزارش جرم زداییاروپا، ترجمه ی «واحد ترجمۀ مرکز مطالعـات توسـعه ی قضـایی »، انتشارات سلسبیل ، چاپ نخست ، ١٣٨٤؛ داوودی گرمارودی ، هما، کیفرزدایی و حقوق موضوعه ایران ، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران ، سال ١٣٧٤ (به تصویر صفحه مراجعه شود) جرم انگاری ، کیفرگذاری و کیفردهی ظهور پیدا کرده است ، امروزه در مرحله پیش دادرسـی و به خصوص مرحله تعقیب نیز می توان از آن بهره جست .
تعقیب زدایی نمودی از سیاست جنایی مشارکتی واکنشی است که در آن ، مقام تعقیـب ایـن اختیار را دارا می شود تا حل و فصل جرایم کم اهمیت را بـه خـارج از نظـام عـدالت کیفـری رسمی محول نماید و از جامعه مدنی و سازمان های مردم نهاد در این زمینه کمک بگیرد.
مطابق مـاده ٨١ ایـن قـانون : «در جـرایم تعزیـری درجه شش ، هفت و هشت که مجازات آن ها قابل تعلیق است ، چنانچه شاکی وجود نداشـته ، گذشت کرده یا خسارت وارده جبران گردیده باشد و یا با موافقت بزه دیده ، ترتیـب پرداخـت آن در مدت مشخصی داده شود و متهم نیز فاقد سابقه محکومیت مؤثر کیفری باشـد، مقـام قضایی می تواند پس از اخذ موافقت متهم و در صورت ضرورت با اخذ تأمین متناسب ، تعقیب وی را از شش ماه تا دو سال معلق کند.