چکیده:
زمینه: رفتار شهروندی سازمانی رفتاری اخلاقی است که تحولی در حوزه رفتار سازمانی ایجاد نموده است، این مفهوم باعث ایجاد سازمان های نوآور، منعطف و بهره ور می شود. لذا هدف پژوهش حاضر طراحی مدل اخلاقی رفتار شهروندی سازمانی در سازمان آموزش و پرورش است.
روش: روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل کارکنان اداره آموزش و پرورش که در سال تحصیلی 95-94 مشغول به کار بوده و برابر با 420 نفر است. حجم نمونه براساس جدول مورگان برابر با 203 نفر بوده که به صورت تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه پژوهش براساس مطالعات کتابخانه ای و جمع بندی نظرات اساتید خبره تهیه گردید. روایی با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی تایید شد. روش آماری استفاده شده در این پژوهش، مدل معادلات ساختاری بوده که شامل تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیر است.
یافته ها: نتایج استخراج شده از این پژوهش حاکی از آن است که کلیه عوامل اخلاقی در این مدل تلفیقی (عوامل هوش اخلاقی، هوش عاطفی، اعتماد آفرینی سازمانی) با رفتار شهروندی سازمانی، رابطه ای مستقیم دارند. در نهایت هر چه عامل اخلاقی تعهد سازمانی قوی تر باشد، اثر مسیولیت پذیری بر اعتماد آفرینی سازمانی بیشتر است.
نتیجه گیری: نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد، کلیه اجزای مدل و روابط بین آن معنادار بوده و همبستگی مطلوبی بین متغیرها وجود دارد. بالاترین میزان همبستگی بین گذشت و اعتماد آفرینی سازمانی و کمترین همبستگی بین خود آگاهی و اعتماد آفرینی سازمانی وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
یافتهها: نتایج استخراج شده از این پژوهش حاکی از آن است که کلیه عوامل اخلاقی در این مدل تلفیقی (عوامل هوش اخلاقی، هوش عاطفی، اعتماد آفرینی سازمانی) با رفتار شهروندی سازمانی، رابطهای مستقیم دارند.
در این پژوهش تلاش شده است که به سؤال اصلی موجود در این حوزه که عبارت است از: چگونه میتوان یک مدل تلفیقی براساس فاکتورهای مؤثر اخلاقی بر رفتار شهروندی سازمانی طراحی نمود که براساس عوامل مورد انتظار اخلاقی و ارزشهای حاکم بر جامعه باشد؟ <رجوع شود به تصویر صفحه> نگاره 1.
<رجوع شود به تصویر صفحه> فرضیه سوم: بین گذشت و اعتماد آفرینی سازمانی ارتباط معناداری وجود دارد.
<رجوع شود به تصویر صفحه> فرضیه چهارم: بین خود آگاهی و اعتماد آفرینی سازمانی ارتباط معناداری وجود دارد.
<رجوع شود به تصویر صفحه> فرضیه پنجم: بین خود مدیریتی و اعتماد آفرینی سازمانی ارتباط معناداری وجود دارد.
<رجوع شود به تصویر صفحه> فرضیه ششم: بین آگاهی اجتماعی و اعتماد آفرینی سازمانی ارتباط معناداری وجود دارد.
<رجوع شود به تصویر صفحه> فرضیه هشتم: بین مسئولیتپذیری و اعتماد آفرینی سازمانی ارتباط معناداری وجود دارد.
<رجوع شود به تصویر صفحه> فرضیه نهم: بین اعتماد آفرینی و رفتار شهروندی سازمانی ارتباط معناداری وجود دارد.
براساس یافتههای حاصل از انجام پژوهش حاضر به کارکنان سازمانها به خصوص کارکنان سازمان آموزش و پرورش که در تربیت نسل کشور نقش مهمی را بر عهده دارند توصیه میگردد که؛ میزان خود آگاهی افراد را از طریق گسترش ارزشها و معیارهای اخلاقی و معنوی در سازمان ارتقا داده تا از طریق اثر بر میزان اعتماد آفرینی سازمانی بتوانند رفتار شهروندی سازمانی را بهطور اخلاقی، ارتقا بخشند.