چکیده:
زمینه: پژوهشها نشان میدهد سازمانهایی که تاکید بیشتری بر اخلاق حرفهای دارند نسبت به دیگر سازمانها، سالمتر و موفقترند و عملکرد بهتری دارند. با درک این مسئله، پژوهش حاضر با هدف رابطه متغیرهای سازمانی با اخلاق حرفهای با تاکید بر نقش میانجی اعتماد سازمانی انجام شده است.
روش: روش پژوهش از لحاظ هدف، کابردی و از لحاظ گردآوی دادهها، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان آموزش و پرورش استان البرز به تعداد 765 بوده که تعداد 256 نفر بهعنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و از طریق فرمول نمونهگیری کوکران، انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها، از پنج پرسشنامه استاندارد استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون مدل معادلات ساختاری استفاده گردید.
یافتهها: رابطه عدالت سازمانی، رهبری مشارکتی، اعتماد سازمانی و رهبری تحول آفرین با اخلاق حرفهای مثبت و معنادار بود. اعتماد سازمانی در رابطه بین رهبری تحول آفرین و مدیریت مشارکتی با اخلاق حرفهای نقش میانجیدارد اما در رابطه بین عدالت سازمانی با اخلاق حرفهای نقش میانجی ندارد.
نتیجهگیری: در نتیجه برای افزایش اخلاق حرفهای در آموزش و پرورش کرج، میبایست به رهبری تحول آفرین، عدالت سازمانی، مدیریت مشارکتی و اعتماد سازمانی توجه کرد.
خلاصه ماشینی:
نتیجهگیری: در نتیجه برای افزایش اخلاق حرفهای در آموزش و پرورش کرج، میبایست به رهبری تحول آفرین، عدالت سازمانی، مدیریت مشارکتی و اعتماد سازمانی توجه کرد .
بر عکس، اگرکارکنان احساس کنند که در محل کار عدالت سازمانی وجود دارد، برای انجام رفتارهای یاری دهنده مانند اخلاق حرفهای برانگیخته میشوند و در نتیجه دروندادها و مشارکتهای خود را در سازمان افزایش میدهند(8) برخی محققان و صاحبنظران رهبری تحول آفرین را بهعنوان فرایندی میدانند که رهبران و پیروان یکدیگر را توانمند کرده تا به سطح بالایی از انگیزش و روحیه برسند (9).
همانطورکه در جدول بالا(1) مشخص است و همچنین با توجه به نمودار 1، فرضیههای پژوهش مبنیبر رابطه هر یک از عوامل (عدالت سازمانی، رهبری تحول آفرین، مدیریت مشارکتی، اعتماد سازمانی) با اخلاق حرفهای به احتمال 99/0 معنادار است.
نتایج همچنین نشان داد که اعتماد سازمانی نقش میانجی را در رابطه رهبری تحول آفرین، مدیریت مشارکتی با اخلاق حرفهای، به احتمال 99/0 معنادار است.
دیگر نتیجه حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که اعتماد سازمانی نقش میانجی را در رابطه بین عدالت سازمانی و اخلاق حرفهای ندارد.
در نهایت نتیجه حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که اعتماد سازمانی نقش میانجی را در رابطه بین مدیریت مشارکتی و اخلاق حرفهای دارد.
نتیجهگیری لذا با توجه به مطالب مطرح شده، چنانچه سازمان آموزش و پرورش استان البرز بخواهد در چنین شرایطی عملکرد بهتری داشته باشد و در نتیجه خود را با تغییرات فزآینده عصر حاضر سازگار سازد، باید توسعه و گسترش عوامل مؤثر بر اخلاق حرفهای را جزء اولویتهای خود قرار دهد و در جهت بهبود و توسعه این عوامل، برای ارتقاء سطح راخلاق حرفهای تلاش کند.