چکیده:
یکی از پراهمیت ترین مسائل فرهنگی ایرانیان، تداوم فرهنگی آنان در طول هزاره هاست. برای این تداوم فرهنگی، نخبگان بسیاری تلاش کردند. بسیاری از دیوان سالاران ایرانی خواه آنان که در دربار اعراب مسلمان بودند، خواه آنان که در دربار ترکان، هر یک به شیوه خاص خود در پاسداری از فرهنگ ایران و انتقال آن به دوره های بعد کوشا بودند. یکی از این دیوان سالاران خردمند و توانا، ابوالفضل بیهقی است. در کتاب تاریخ بیهقی بسیاری از مولفه های فرهنگی ایرانیان باستان انعکاس یافته است که پرداختن به همه آن ها در این مجال نگنجد. آنچه در این مقاله آمده است، بازتاب فرهنگ و سننی مانند الهی بودن مقام سلطنت و فره ایزدی، دادگری پادشاه، همنشینی با خردمندان، شادزیستی، عید نوروز، جشن مهرگان، جشن سده، سنت هدیه و پیش کش، آیین شکار، ارتش چندملیتی و گارد جاویدان، و سنت نان و نمک در کتاب تاریخ بیهقی است. در این مقاله تلاش شده است با استناد به منابع دست اول و به روش توصیفی- تحلیلی به این پرسش پاسخ داده شود که مولفه های فرهنگی بازتاب یافته از ایران باستان در کتاب تاریخ بیهقی کدامند؟
خلاصه ماشینی:
و پادشاهان ما را نگه باید کرد تا احوال ایشان بر چه جمله رفته اســت و میرود در عدل و خوبی ســیرت و عفت و دیانت و پاکیزگی روزگار و نرم کردن گردن ها و بقعت ها و کوتاه کردن دســت متغلبان و ســتمکاران ، تا مقرر گردد که ایشــان برگزیدگان آفریدگار جل جلاله و تقدست اسماؤه بوده اند و طاعت ایشان فرض بوده و هست » (بیهقی، ١٣٥٦/٢٥٣٦: ١١٧) ٢- دادگری پادشاه در منابع از دادگری پادشـاهان ایران به ویژه اردشـیر بابکان و خسـرو انوشـیروان سخن بسیار رفته است (رجوع شــود به عهد اردشــیر، ١٣٤٨: ٣٦-٤٥؛ مســکویه رازی، ١٣٨٩: ١١٤-١٢٠؛ ثعالبی، ١٣٦٨: ٦٠٣؛ مســـتوفی، ١٣٦٤: ١١٧؛ غزالی، ١٣١٧: ٤٤ و ٤٧ و ٥٣)، کـه پرداختن بـه همۀ آن ها از گنجایش این پژوهش به دور اسـت .
جدا از این که موضوع شکار شیر مختص به فرهنگ ایرانیان نیسـت ؛ چنان که در کتیبه های آشــوری، آشـور بنیپال دوم ، فخرفروشــی میکند که با دســت های خود لااقل ٤٥٠ شـیر قویهیکل را کشـته اسـت و جانشینان اسکندر از جمله لیزیماک و پردیکاس هر کدام به شــیرکشــی خود افتخار میکرده اند (بریان ، ١٣٨٦: ٤٩٨-٤٩٧)، ولی اینکه بیهقی در پایان شــیرکشــی مسـعود غزنوی بیان میکند: «و مقرر شـد که آنچه در کتاب نوشـته اند از حدیث بهرام گور راست بود» (بیهقی، ١٣٥٦/٢٥٣٦: ١٩٢)، بیانگر الگوگیری او از داســتان بهرام گور در شــاهنامه و دیگر منابع اســت .