چکیده:
موضوع این تحقیق بازشناسی رأی از سایر تصمیمات داوری و نیز بررسی مراحل انشاء، ابلاغ و آثار رأی در نظام داوری بازرگانی بینالمللی ایران و قواعد داوری آنسیترال است. ازآنجاکه دیوان داوری در طول داوری تصمیمات مختلفی اتخاذ میکند و نیز به دلیل آنکه آثار حقوقی رأی از سایر تصمیمات متفاوت و متمایز است .ازاین رو، شناخت نظام حقوقی رأی داوری امری ضروری است. نظر به اینکه قانون داوری تجاری بینالمللی ایران از قانون نمونه آنسیترال اقتباسشده و این قانون در تنظیم بسیاری از مواد خود از قواعد داوری آنسیترال الهام گرفته است و از آنجاکه علاوه بر تفاوت دادرسی قضایی و داوری در خصوص نظام حقوقی حاکم برصدور رأی؛ انواع و آثار آن،فیمابین مقررات داوری تدوینشده در این خصوص، در کنار شباهت زیاد، تفاوت نیزوجود دارد. در این نوشتار سعی بر شناخت وجوه افتراق و اشتراک رأی داوری در قانون داوری تجاری ایران و قواعد داوری آنسیترال شده است. برخلاف قانون داوری تجاری بین المللی، قواعد داوری آنسیترال صراحتاً به اختیار دیوان داوری جهت صدور آرای متعدد در موضوعات مختلف تصریح کرده است.قانون داوری تجاری بین المللی ایران با قواعد داوری آنسیترال در امور شکلی علی رغم شباهت بسیار زیاد، تفاوت هایی نیز دارند.هر دو سند بین المللی در خصوص محتوای رأی از یک سبک پیروی نموده و نوشتن رأی موجزتری را که متضمن حقایق کم تری باشد را در نظر گرفته است.
برخلاف قانون داوری تجاری بین المللی ایران، قواعد داوری آنسیترال حاوی مقررات جامع و
كاملی در خصوص هزینه های رأی داوری است. علی رغم سكوت قانون گذار ایرانی در
خصوص جواز انتشار یا عدم انتشار آرای داوری، قواعد داوری آنسیترال تصریح نموده كه رأی
میتواند با رضایت طرفین یا حتی بدون رضایت آن ها ولی به طور مشروع و قانونی راه خود
را در عرصه عموم پیدا نماید. در هر دوسند بین المللی نصی در خصوص مهلت ابلاغ رأی،
كیفیت و نحوه ی ابلاغ پیش بینی نشده است و اما در خصوص آثار رأی داوری، قانون داوری
تجاری بین المللی ایران صراحتاً از قطعیت رأی داوری یاد كرده است حال آن كه در سند بین
المللی آنسیترال چنین تصریحی دیده نمی شود ولی اثر الزام آوری رأی داوری در دو سند بین
المللی مورد اشاره واقع شده است. ازاین رو در این مقاله كه به روش تحلیلی- توصیفی نگاشته
شده است نگارندگان تلاش نموده اند معیار تشخیص رأی از سایر تصمیمات اتخاذی و نیز
انشاء، اعلام و آثار آن را یكی پس از دیگری موردمطالعه قرار داده و سپس پیشنهادهایی جهت
اصلاح قانون داوری تجاری بینالمللی ایران ارائه دهند.
خلاصه ماشینی:
تعریفی که از سوی گروه کاری مربوطه ارائه شد بدین شرح بود: «رأی به حکم نهایی اطلاق می شود که تمام موضوعات و مسائل ارائه شده به دیوان را فیصله دهد و یا هر تصمیم دیگر دیوان که هر مسئله ماهوی ، یک مسئله مربوط به صلاحیت و یا هر مسئله شکلی دیگر را به صورت نهایی حل وفصل نماید» اما نگرانی های جدی درباره ی بخش دوم و به ویژه تصمیم گیری در خصوص مسئله شکلی بیان گردید که در پایان مدونین قانون نمونه نتوانستند به توافق دست یابند و همین امر باعث شد که اصطلاح رأی بدون تعریف در قانون نمونه رها شود (Report of the Working Group on International Contract Practices On the Work of its Seventh Session,A/CN.
حتی در کنوانسیون نیویورک تعریفی از رأی دیده نمی شود تنها دربند (٢) ماده ١ چنین مقررشده است که : «اصطلاح «احکام داوری »نه تنها شامل احکام داوران منصوب برای هر پرونده هست بلکه شامل احکام صادره از ارکان دائمی داوری که طرف ها به آن ها رجوع کرده اند نیز می گردد»؛ که اصطلاح به کار برده شده در این کنوانسیون با واژه رأی مندرج در قانون داوری تجاری بین المللی و قانون آیین دادرسی مدنی هماهنگی ندارد و چنان چه که پیداست منظور از این بند ارائه تعریف از رأی داوری نیست بلکه مراد از این بیان ،رفع هرگونه شبهه در خصوص دایره شمول کنوانسیون نیویورک در ارتباط با داوری های موردی وسازمانی است .