چکیده:
افزایش احتمال بروز طلاق از شومترین واقعیتها و مخاطرهآمیزترین پدیدههایی است که میتواند پویایی و سلامت هر جامعهای را با تهدیدهای جدی همراه نماید، بدین منظور پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بازنمایی شناسههای فردی اثرگذار در احتمال آسیب طلاق انجامشده است که با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی انجامشده است. میدان پژوهش دربرگیرندۀ همه زوجهای در شرف ازدواج مراجعهکننده به مرکز بهداشت استان خراسان رضوی و همه درخواستکنندگان طلاق مراجعهکننده به مراکز مداخلۀ بهزیستی است. شرکتکنندگان دربرگیرنده 15 زوج در شرف ازدواج، 20 زوج درخواستکننده طلاق که با روش نمونهگیری هدفمند از نوع ملاکی انتخاب شدند. ملاکهای ورود به این پژوهش در درخواستکنندگان ازدواج عبارت بود از: سن میان 18 سال تا 40 سال، تحصیلات سوم راهنمایی به بالا، ازدواج نخست و تمایل به مشارکت در پژوهش؛ در افراد درخواستکننده طلاق، افزون بر موارد فوق مدت زندگی زناشویی حداکثر 10 سال نیز لحاظ گردید. از فن مصاحبۀ، عمیق و نیمه ساختاریافته بهمنظور گردآوری دادهها استفاده شد. مصاحبهها در یک دورۀ ششماهه جمعآوری، ثبت و با بهکارگیری راهبرد هفت مرحلهای کلایزی تحلیل شد که سرانجام به شناسایی 579 کد اولیه، 25 مقولۀ فرعی و هفت مقولۀ اصلی اثرگذار در افزایش احتمال آسیب طلاق دربرگیرنده: خلقوخو، بلوغ فکری و روانی، مهارتهای فردی، باورهای فردی، شیوه زندگی، مسائل شخصیتی و ویژگی ظاهری منتج گردید.
خلاصه ماشینی:
افزایش استقلال مالی زنان ، تغییر کارکردهای خانوادگی، قوانین آزادیخواهانه طلاق ، کاهش مجازات مذهبی، تنوع در مدل های طلاق و فردگرایی به جای خانواده گرایی جزو عوامل کلان مؤثر بر طلاق میباشند و تفاوت های فردی، عدم وجود عشق و دوست داشتن ، رفتارهای منفی طرفین ، نداشتن مهارت های حل مسئله و رضایت نداشتن از یکدیگر، تغییر ارزش ها و روابط خارج از ازدواج ، ازدواج اجباری و داشتن والدین مطلقه را میتوان به عنوان عوامل خرد مؤثر بر طلاق عنوان نمود پژوهش های داخلی و خارجی به علل طلاق پرداخته اند و به مواردی مانند نداشتن تفاهم اخلاقی، الگوی اجتنابی- مطالبه گری، اختلالات روان شناختی بالأخص روان پریشی و جامعه ستیزی، بیکاری، مشکلات مالی و اقتصادی، اختلاف سطح سواد و اختلاف سنی، مشکلات ارتباطی و نداشتن مهارت های زناشویی، دخالت خانواده ها، تفاوت در تمایل به صمیمیت ، تفاوت در قدرت ، شناخت ناکافی همسر، اجباری بودن ازدواج ، بداخلاقی، حسادت ، انعطاف ناپذیری، نارضایتی جنسی و رابطه جنسی فرازناشوئی، عدم مسئولیت پذیری، فقدان ارتباط مؤثر، تعارضات نقشی، شیوه زندگی و بسیاری دلایل دیگر اشاره کرده اند.
از میان پیامدهای طلاق میتوان به موارد زیر اشاره کرد: خطر فزاینده آسیب روانی، شیوع فزاینده بیماری جسمی، خودکشی، خشونت ، قتل زوجین و خطر افسردگی و خودکشی، انزوا و شایستگی پایین ، مشکلات تندرستی و عملکرد تحصیلی پایین برای فرزندان ( ,Birditt ٢٠١٠ ,McIlvane &Brown, Orbuch, به نقل از١٩٩٤,Gottman) ; (٢٠١٢ ,Taylor &Kamp Dush ) همچنین طلاق ، سلامت روانی و فیزیکی زنان ، مردان و فرزندان آنان را تحت تأثیر قرار میدهد (صادقی و ایثاری،١٣٩٢، به نقل ٢٠٠٦ ,Brentano &Birditt, Clarke, Stewart ).