چکیده:
تقیه از اعتقادات کلامی _ فقهی شیعه است و یکی از اقسام آنکه امروزه از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد تقیه مداراتی است. وجود اختلافات مذهبی در جهان اسلام و هجمه و تخریب بیسابقهای که در عصر حاضر نسبت به شیعیان صورت میگیرد، تبیین تقیه مداراتی بهعنوان نشانه اهتمام مذهب شیعه به همزیستی مسالمتآمیز و اتحاد صفوف مسلمین را ضرورتی انکارناپذیر نموده ست. این نوع تقیه که از آموزههای دینی نشأت میگیرد، موردقبول اکثر فقهای امامیه است و امام خمینی (ره) آن را راهی در جهت جلب محبت مخالفین بدون خوف ضرر در جهت وحدت کلمه مسلمانان میداند. تحقیق حاضر تقیه مداراتی و احکام آن از دیدگاه امام خمینی (ره) را موردبررسی قرار داده است. ایشان مشروعیت تقیه مداراتی را از روایات و قواعد مستنبط فقهی اخذ نموده و معتقد است که تقیه با اهل سنت از بهترین عبادات محسوب میشود. در اندیشه فقهی امام (ره) إتیان مأمور به تقیهای مجزی بوده و نیاز به اعاده و قضای آن نیست، ضمن آنکه بنا بهمقتضای عموم ادلّه جمیع آثار صحت بر اعمال تقیهای مترتّب میگردد.
خلاصه ماشینی:
2. ادله تقیه مداراتی الف) روایات دیدگاه امام خمینی(ره) در مشروعیت تقیه مداراتی بر روایات باب مدارا با عامه و عموم و اطلاق اخبار تقیه استوار است، ضمن آنکه قواعد مستنبط فقهی از جمله حفظ نظام (بیضه اسلام)، مصالح عامه مسلمانان (مصلحت) و خوف ضرر بر اسلام (لا ضرر) و عقل از دیگر ادله ایشان به شمار میرود.
از نکات مهمی که امام خمینی(ره) به آن توجه کرده است، علاوه بر حفظ هویت دینی، خوف از ضرررسیدن به حوزه اسلام به سبب بروز اختلاف میان مسلمانان است که نباید به دلیل رعایتنکردن تقیه مورد تهدید واقع شود؛ موضوعی مهم که در مباحث فقهی امام خمینی(ره) در باب تقیه به صورت مفصل بیان شده است؛ اما در مباحث دیگر فقها از آن غفلت شده است؛ در حالی که ممکن است موجب پدیدآمدن شکافهای بزرگ در امت اسلامی شود و آن را با خطرهای جدی مواجه سازد.
2. تقیه مداراتی: مهمترین دلیل اندیشه امام خمینی(ره) بر اجزای در تقیه مداراتی، صحیحه هشام بنحکم از امام صادق(ع) است که شیعیان را به عمل طبق آرای اهل سنت و حضور در نماز جماعت آنان تشویق میکند و حال آنکه انجامدادن عمل طبق نظر اهل سنت مستلزم ترک بعضی از اجزا و شرایط و انجام بعضی از موانع است؛ اما حضرت(ع) در پایان روایت، چنین عملی را از بهترین عبادات میداند و میفرماید: «و الله ما عبد الله بشیء احب الله من الخباء قلت و ما الخباء؟ قال: التقیه» (حر عاملی، 1404: 9/ 417): سوگند به خدا که پروردگار با چیزی بهتر از خباء عبادت نشده است.