چکیده:
گاه خشم و عدم کنترل آن می¬تواند دردسرهای بزرگی در زندگی پدید آورد که گاهی اوقات جبران ناپذیر است. پرخاشگری و پائین آمدن آستانه تحمل مردم پدیده ای ا ست که در جامعه ما شایع شده است. با توجه به توسعه و پیشرفتهای مختلف در سطح جامعه و بروز مشکلات جدید از جمله ترافیک، آلودگی هوا، معضلات و مشکلات اقتصادی مردم، تحمل و صبر جامعه در مواقع مختلف بسیار پائین آمده که این قبیل مسائل باعث وقوع جنایت و زندانی شدن فرد می گردد که با در نظر گرفتن امتیازاتی از جانب قانونگذار، باعث دلگرمی فرد و خانواده اش خواهد شد و نشان دهنده حمایت جامعه از مردم خواهد بود.امروز، اگرچه نمی توان گفت این مجازات(سلب آزادی) به طور کلی مطرود شده است اما باید اذعان داشت که هدف مهم و اساسی آن، یعنی اصلاح بزهکار با شکست مواجه گردیده است.( لازرژ، 1375،ص95) اما مجازات حبس علی رغم همه انتقاداتی که متوجه آن شده ، هنوز هم به عنوان یک واقعیت انکار ناپذیر تلقی می شود. هنوز هم افرادی هستند که سلب آزادی رفت و آمد و محدودیت در بعضی از آزادی های آنها لازم بوده است.
خلاصه ماشینی:
لذا این دو مشکل عبارتند از 1-عدم اعتماد جامعه به رها شده2-میل او به تکرار جرم فرد آزاد شده پس از رهایی از زندان وقتی وارد اجتماع می گردد مردم جور دیگری به او می نگرند و سعی می کنند از او فاصله بگیرند و او را به چشم محکوم سابق می بینند چون عرف بدین گونه است که کسی که وارد زندان می شود دیگر مانند افراد عادی نیست بلکه شخصی خطرناک است و باید برای حفظ آبرو و خطر از او فاصله گرفت اگرچه در درون خود یک نوع ترحم به او نیز احساس می کنند ولی بروز نمی دهند لذا این رفتار و واکنش منفی باعث دور شدن از اجتماع و تمایل به تکرار جرم را به خصوص در زندانیان رها شده ای که مسئولین زندان در دوران حضور زندانی در زندان بدرستی نتوانسته اند در امر اصلاح و تربیت و ترغیب او به زندگی شرافتمندانه ، اثر مطلوبی بگذارند یا در اعطا آزادی مشروط زندانی رفتارش را با زیرکی کنترل تا خود را در شمول آزادی مشروط قرار داده و از زندان بگریزد و این عدم اهلیت از چشم مقامات زندان پنهان مانده و شاید شرط فسخ آزادی مشروط که اکثر کشورها آن را پذیرفتند این باشد.