چکیده:
خط سیر انقلاب اسلامی رسیدن به تمدن نوین اسلامی است. مراحل این صیرورت عبارت است از : انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و در نهایت تمدن نوین اسلامی. اکنون در سومین حلقه از زنجیره تمدن نوین اسلامی، بار تحقق دولت اسلامی بر دوش مسئولان و خصوصا اندیشمندان حوزه علوم انسانی است. یکی از عرصه هایی که دولت خواه ناخواه بر آن تاثیر گذار است، فضای فرهنگی حاکم بر جامعه است. حال این سوال مطرح می شود که اساسا مبتنی بر منابع اصیل دینی، حد و مرز مداخله دولت تا کجاست؟ مسئله این پژوهش، حدود مداخله دولت در عرصه فرهنگ می باشد. این مقاله سعی دارد با روش استنباط صحیح در مراجعه به متون اصیل دینی، به جست و جوی ابعاد دخالت دولت در عرصه فرهنگ بپردازد. روش این پژوهش کتابخانه ای و رویکرد آن توصیفی و تحلیلی است. بر اساس یافته های این پژوهش آموزش و تربیت، ارشاد و هدایت مردم، ایجاد بستر و مقدمات لازم برای انجام فرائض و مقابله و مبارزه با بدعت های جدید سطوح مداخله دولت در عرصه فرهنگ را تعیین می کند. روش مداخله دولت در فرهنگ در یک طیف حکیمانه و با موعظه آغاز و به مقابله مسلحانه ختم می شود، که هر کدام از روش ها در یک حوزه باید بکار بسته شود و نکته ظریف در اینجاست که استفاده یک روش در حوزه دیگر ممکن است باعث ایجاد خسارت جبران نا پذیر می شود.
خلاصه ماشینی:
در نهایت می توان به صورت خلاصه بیـان داشـت کـه ایـن تحقیـق بـا دو هـدف «جمع آوری» و ارائه »تفسیر دقیق » از دلالت های سیاست گذارانه کلام امام علـی (ع) در حوزه فرهنگ و مقایسه نتایج این تحقیق با تحقیقات مشابه انجام شده است .
اما مفاهیم کلیدی مرتبط با سیاست گذاری فرهنگی در این حدیث که از «تکـالیف » حاکم به شمار می رود عبارتند از: نصیحت : نصحیت در فارسی بیشتر به معنـای پنـد و انـدرز دادن و یـا موعظـه کـردن دیگری استفاده می شود، درحالیکه در عربی همانطور که علامه جعفـری در ترجمـه خـود ذکر کرده اند به معنای «خیرخواهی» برداشت میشود.
١٢ حقیقت این است که بر عهده شخص پیشوا چیزی جز آنکه از امر خـدا متعهـد شـده است ، نیست : ابلاغ موعظه و نهایت کوشش در خیرخواهی و احیـای سـنت و برپاداشـتن حدود بر مستحقان آنها و اخراج و رساندن سهم ها و نصیب ها به صاحبانش در این قطعه از خطبه امام علی (ع) نیز از تعبیر «امام» برای پیشوا و حاکم دینی استفاده شده که بحث مفصل تر پیرامون این اصطلاح در حدیث شماره ١ گذشت .
پس بدین ترتیب مسلمین ، از جمله پیشوا و حاکم آنان در افزایش ایمـان و معرفـت مردم مکلف به اجتناب از استفاده از قوه قهریه و همچنین استفاده از روش های نیکـو و متنوع هستند، اما آیا حدود اختیار حاکم اسلامی در استفاده از وسایل بـه همـین مـورد منتهی می شود؟ این سؤالی است که در بررسی حدیث بعدی که از امام صادق (ع) نقل شده است پاسخ داده خواهد شد.