چکیده:
«اول ما خلق الله العقل» که در بسیاری متون اسلامی ذکر گردیده و توسط حکمای بزرگی چون شیخاشراق و ملاصدرا (در شرح اصول کافی) مورد استناد و تاکید قرار گرفته، روایت مشهوری در متن احادیث اسلامی است و از آن روشنتر، «انّ اللّه عزّ و جلّ خلق العقل و هو اوّل خلق من الرّوحانیّین». این معنا با رجوع و تطبیق با جایگاه عقل در حکمت یونانی که معادل وجود است، اهمیّت و جایگاه عظیمتری نیز مییابد. شیخاشراق بعنوان صدرالحکماء اشراقی چنانکه در رسالة فیحقیقةالعشق (ص268) تصریح کرده، به این روایت مشهور وقوف داشته است. حال پرسش مقاله حاضر اینست که با توجه به این تصریح و نیز نصّ صریح شیخاشراق در حکمةالاشراق که خود را احیاگر حکمت ایران باستان نامیده (یا دستکم یکی از منابع اصلی حکمت خود را حکمت فهلویون دانسته) چگونه میتوان ردپای این بهره گرفتن از حکمت ایران باستان را در اندیشة او نشان داد؟ یکی از مهمترین حلقههای واسط میان حکمت او و حکمت ایرانیان، رجوع شیخ به جایگاه امشاسپندانی چون بهمن یا اردیبهشت در متون اوستایی و پهلوی و قرار دادن آنها بعنوان ارکان نظام نوری و وجودی در حکمت خویش است. در این میان، او بنا به قاعدة «الواحد لایصدر منه الا الواحد»، صادر اول از حضرت نورالانوار را نور اقرب و بنا به حکمت ایرانیان باستان، بهمن خوانده است. اما چه نسبتی میان بهمن و صادر اول وجود دارد؟ بویژه اگر این صادر در اندیشة اسلامی، عقل باشد. این نوشتار با رویکردی تاریخی و تحلیلی به فلسفة انتخاب بهمن بعنوان صادر اول در اندیشة شیخاشراق پرداخته و بویژه بهمن را بعنوان ایزد خرد و دانایی، معادل عقل در احادیث اسلامی (بعنوان صادر اول) دانسته است که البته خود نشان از بینش و شناخت عمیق شیخ از حکمت ایران باستان دارد.
خلاصه ماشینی:
حال پرسش مقاله حاضر اینست که با توجه به این تصریح و نیز نص صریح شیخاشراق در حکمهالاشراق که خود را احیاگر حکمت ایران باستان نامیده (یا دستکم یکی از منابع اصلی حکمت خود را حکمت فهلویون دانسته) چگونه میتوان ردپای این بهره گرفتن از حکمت ایران باستان را در اندیشه او نشان داد؟ یکی از مهمترین حلقههای واسط میان حکمت او و حکمت ایرانیان، رجوع شیخ به جایگاه امشاسپندانی چون بهمن یا اردیبهشت در متون اوستایی و پهلوی و قرار دادن آنها بعنوان ارکان نظام نوری و وجودی در حکمت خویش است.
اما این بهمن کیست و در حکمت و آیین ایران باستان چه جایگاهی دارد که در حکمت شیخاشراق صادر اول نامیده شده است؟ آیا نسبتی میان او و شریفه اول «ما خلق الله العقل» وجود دارد؟ بهمن در حکمت ایران باستان وهومن، وهومنه یا وهومننگه در اوستا و وهومن (Vahuman) در پهلوی و بهمن در فارسی که گاه وهیشتمن نیز خوانده میشود و در همه این لغات بمعنای منش یا نهاد نیک است؛ نخستین امشاسپند از گروه امشاسپندان است و از آنجاکه امشاسپندان یک وجه الوهی دارند و یک وجه ناسوتی، وهومن در وجه ناسوتی سرپرستی مردم و گلهها و احشام( ) را عهدهدار است و در جهان ملکوت و روحانی، نماینده خرد کل، تدبیر و به یک عبارت، خرد پاک و والای اهورایی است.
در نخستین سرود گاثاها یعنی هات 28 یسنه، زرتشت، اردیبهشت (اشه) را با بهمن (خرد) در نماز خود مورد ستایش قرار میدهد: خواستارم در نماز، با دستهای بلنده شده، نخست ای مزدا، رامش [آرامش و بهروزی را] از برای همه آفرینش سپند مینو.