چکیده:
«معجزه» از مباحث مهم علوم قرآنی است که همواره کانون توجه عالمان دینی و متالّهان بوده و تفسیرهای مختلفی از حیث مفهوم، شروط و امکان تحقّق آن مطرح است. لذا با عنایت به عدم کاربرد این واژه در قرآن و اختلاف نظر در مورد استعمال آن در لسان احادیث، بحث در کیفیت پیدایش اندیشهی اعجاز و استعمال واژهی معجزه، ضرورتی انکار ناپذیر است. این مقاله با روش تاریخگذاری تحلیلی متن و إسناد، روایات حاوی کلمهی «معجزه» را بررسی نموده است. تاریخگذاری متن، حاکی از وجود تفاوتهایی در تحریرهای گوناگون روایات است و تاریخگذاری سندی نشان میدهد «شیخ صدوق» بهعنوان «حلقهی مشترک» روایات «معجزه»، این کلمه را در کتب حدیثی خود آورده است. تاریخگذاری ترکیبی متن و إسناد نیز حاکی از آن است که نمیتوان ائمّه(ع) را ایدهپرداز اصطلاح «معجزه» دانست، لذا ایشان به تأسّی از قرآن، در احادیث گوناگونی واژههای «آیات، بیّنات و براهین» را در این زمینه بکار بردهاند.
خلاصه ماشینی:
بر این اساس، در تاریخگذاری بیرونی به دنبال سیر به وجود آمدن کلمه «معجزه» در طول تاریخ هستیم و در تاریخگذاری درونی در قسمت تاریخگذاری بر مبنای متن، بررسی میشود که آیا در تحریرهای گوناگون این روایات، نکاتی وجود دارد که پژوهشگر را در تاریخگذاری روایات یاری نماید؟ مهمترین مؤلّفه تاریخگذاری بر مبنای سند، یافتن «حلقه مشترک» است.
تاریخگذاری بر مبنای متن کلمه «معجزه» در کتابهایی همچون تفسیر منسوب به امام حسن عسکری۷، الکافی، الهدایة الکبری، کتُب شیخ صدوق، الأمالی شیخ طوسی، دلائلالامامه، غررالحکم و دررالکلم، الخرائج و الجرائح، کتُب إبنشاذان، ایمان أبیطالب، اثبات الهدی بالنّصوص و المعجزات و بحار الأنوار وجود دارد.
این روایات نشاندهنده ادراج کلمه ««مُعجزه» توسّط متأخّرین است؛ به عنوان نمونه، روایت علامه مجلسی در بحار الانوار: «أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ۷ قَالَ فِی جَوَابِ الْیَهُودِیِّ الَّذِی سَأَلَ عَنْ مُعْجِزَاتِ الرَّسُولِ9» 3 را داریم که آن را از کتاب الاحتجاج علی اهل اللجاج أخذ نموده است.
5 در این قسمت با تحلیل تحریرهای گوناگون روایاتی - که شامل کلمه «معجزه» هستند - به این نتیجه میرسیم که به علّت تفاوتها و تناقضهای گوناگون در نقل این روایات، نمیتوان ادّعا کرد که در اصل روایات ائمّه: این کلمه موجود بوده است و این احتمال وجود دارد که توسّط مؤلّفین کتابهای حدیثی وارد روایات شده است.
شیخ صدوق= بیش از چهل روایت از استرآبادی، از امام حسن عسکری۷ در کتابهای خود نقل کرده است که بخشی از آنها با همان سند تفسیر است و بخش دیگری نیز با افزودن لفظ «عن ابویهما».