چکیده:
سهم بسزایی از جمعیت کشور را جوانان به خود اختصاص داده اند. این سن نقطه عطفی است در زندگی
هر فرد که با ویژگیهای خاص و پیچیده ی خود از وابستگی های دوران کودکی و نوجوانی فاصله گرفته و
او را برای بزرگسالی و تثبیت شخصیت اجتماعی و ورود موثر به سرنوشت نظام اجتماعی آماده میسازد.
این خصائص که از آن تعبییر به اقتضائات زیستی روانی شده است، شامل یک سری کشش ها و مطالبات
در او به سمت استقلال، خودشکوفایی، طلب محبوبیت، عزت نفس و کمال میباشد. با توجه به اینکه رفتار
انسان دستخوش انگیزه ها و زمینه هایی است که در وی ایجاد میگردد، این بحث مطرح است که یک
جوان با این همه انرژی و مطالبه که امکان هر رفتاری را در وی آماده میسازد، اگر به اقتضائات و
نیازهایش توجه نگردد و در چارچوب صحیح قوانین و ظرفیت های هنجارهای اجتماعی، بستر رشد صحیح
و پرداخته شدن متناسب به این زمینه ها برایش فراهم نگردد، قطعا سرنوشت او در مسیر دیگری سر
برمیآورد. مجرمین و بزهکاران جوانی که برپشت میلههای سرد دستگاه قضایی گرفتار آمدهاند، حال به هر
جرمی (دزدی، قتل ، تجاوز و. . .)، پیش از آنکه خواست باطنی و ارادهی حقیقی آنان معطوف به جرم
باشد، علت این عناد و نافرمانی آنان نسبت به قوانین و اصول جامعه را نخست می بایست در نحوه برخورد
خانواده، جامعه و نهادهای حکومتی با اقتضائات و نیازهای او جستجو کرد. درک و شناخت این نسل
مستعد، نقطه عطفی است برای یک برنامه هدفمند پیشگیرانه که تشریک مساعی کلیه نهادهای رسمی و
غیررسمی موثر در تربیت و هدایت جوان خصوصا خانواده را میطلبد. این برنامه با تمرکز بر دغدغههای
پیرامونی جوانان (تحصیل ، اشتغال، ازدواج و. . .) میبایست فرصت شکوفایی و بروز استعدادهای جوانی را
ایجاد نماید و همه انرژی، شور و خواست او را در کانال صحیح اجتماعی رهنمون سازد. در آینه مثال،
اقتضائات و خواستهای جوانی، چونان جریان آبی است که در مسیری سراشیبی نهایتا راه خود را می یابد
و بستری با شیب تند در وی فراهم میآورد. حال اگر آبراهی قانونی، متناسب و مطمئن که گنجایش عبور
همه مطالبات جوانی را داشته باشد، برای او آماده نگردد، سیلابی از طغیان و سرکشی به پا میشود که
برکننده حیات و سعادت خود او و سلامت جامعه است. لذا با عنایت به اصل ”پیشگیری به ز درمان است”
نهادهای موثر در رفتار و هدایت جوان یعنی خانواده، نظام آموزشی، دولت و رسانه میبایست به فراخور
حال در درک، همراهی و پرداختن به اقتضائات جوانی نقش آفرینی نمایند. بدیهی است عملکرد هوشمند
و علمی در این راستا خصوصا خانواده زمینه قانونگرایی ایشان را فراهم آورده و اقدامی موثر در پیشگیری
از جرم این نسل طلایی صورت می پذیرد.
خلاصه ماشینی:
اگرچه دوره جواني به عنوان يک فرصت طلايي و نقطه عطفي در رويکردها و نقش آفرينيهاي اجتماعي شهروندان و تحولات شگرف در عرصه هاي مختلف اقتصادي، سياسي و فرهنگي است ، اما به همان نسبت عدم مديريت استعدادها و اقتضائات و نيز کاستي در کنترل هيجانات و نيازهاي و مسائل پيراموني آنها، اين فرصت قيمتي را تبديل به يک چالش و معضل نفس گير براي جامعه ميسازد.
پس در مورد قشر جوانان اين کاملا مشخص است که اگر در فرايند رشد اجتماعياشان ، اقتضائاتشان مورد توجه و درک قرار گيرد و زمينه هاي لازم براي برآورده شدن آنها به طور صحيح فراهم آيد، مسلما گامي اساسي در هنجارپذيري و پيشگيري از قانون گريزي ايشان برداشته ايم .
رويکرد روانشناختي به ويژگيها و مشخصه هاي رواني افراد نظر دارد و لذا در ادبيات اين رشته ، جواني دوره اي از زندگي محسوب ميشود و جوان شخصي است که دوران کودکي را پشت سر گذاشته و با احساسات ، عواطف ، اميال ، آرزوها، خواسته ها و نيازهاي روحي جديد و متفاوتي وارد اجتماعي ميشود.
در اغلب موارد رفتارهايي که به دليل خشم و ناکامي از جوان سر ميزند مانند درگيريهاي بدني، تنها منجر به لطمات جزئي ميشود اما گاهي مواقع ممکن است اين صدمات به گونه اي باشد که مشکلات بزرگي مانند آسيب هاي جدي در سلامتي يک انسان و حتي در برخي مواقع تا حد سلب حق زيستن يک فرد به وجود ميآيد.