چکیده:
کتابهای نثر صوفیه دارای دو نوع زبان است: کتابهایی با نثر مغلوب و بیانکنندة حالات عارف در عالم وجد و کتابهایی با نثر متمکن که به بیان و تعلیم اصول تصوف میپردازند. هدف این پژوهش آن است تا با اتکا به نظریة یاکوبسن مبنی بر قطب مجازی و استعاری زبان، شطحیات روزبهان را به شیوة تحلیلی ـ توصیفی بررسی کند. یاکوبسن با پذیرفتن گفتة سوسور مبنی بر دو اصل محور جانشینی و همنشینی، میگوید که مجاز مرسل از خلال رابطة همنشینی و استعاره از رابطة مشابهت و جانشینی به دست میآید؛ یاکوبسن نثر را دارای طبیعتی مجازی و شعر را دارای طبیعتی استعاری میداند. سوال اصلی پژوهش این است که روزبهان در شرح شطحیات، از کدامیک از این دو قطب بیشتر بهره جسته است؟ با این بررسی درمییابیم که روزبهان از هر دو سویة قطب مجازی و استعاری زبان بهره برده است، آنجا که به وصف خداوند و خلفای راشدین پرداخته کلام او طبیعتی مجازی دارد و جاییکه به شرح شطحیات عرفا پرداخته کلام او بیشتر از قطب استعاری بهره بردهاست.
Prose books of Sufi have two types of expression: books with defeated expression style (kalam-e Maqlub) that express the states of mystic in the world of ecstasy, and books with a rich expression style (kalam-e motamakken) that express the principles of Sufism. Using analytical-descriptive method and based on Roman Jakobson's theory of the metaphoric and poles of language, the present article wants to examine Rouzbahan Bagali's ecstatic sayings (shathiyyat). Accepting Saussure's statement about paradigmatic and syntagmatic axes, Jakobson argues that metonymy is linked to the syntagmatic axis and metaphor is based on paradigmatic relations. Jakobson believes that prose has a metonymic nature but the role of poetry is metaphorical. The main question of the present research is which figures of speech has Rouzbahan, in Sharh al-shathiyyat, used the most? The results show that he employs both metaphoric and metonymic poles of language in his work. When he describes God and the Rashidun Caliphs, his way of expression has a metonymic nature, and when he describes the shathiyyat of mystics, his his style of expression is metaphorical.
خلاصه ماشینی:
بررسي قطب استعاري و مجازي زبان در شرح شطحيات روزبهان براساس نظريۀ رومن ياکوبسن فرزانه چهارلنگ عليضامني *ـ ايرج مهرکي ** دانشجوي دکتراي تخصصي زبان و ادبيات فارسي، واحد کرج ، دانشگاه آزاد اسلامي، کرج ، ايران ـ دانشيار و عضو هيأت علمي دانشگاه آزاد، گروه زبان و ادبيات فارسي، واحد کرج ، دانشگاه آزاد اسلامي، کرج ، ايران چکيده کتاب هاي نثر صوفيه داراي دو نوع زبان است : کتاب هايي با نثر مغلوب و بيان کنندة حالات عارف در عالم وجد و کتاب هايي با نثر متمکن که به بيان و تعليم اصول تصوف مي پردازند.
روش و سؤال پژوهش اين پژوهش به شيوة تحليلي ـ توصيفي با استفاده از کتاب ها و منابع مرتبط سعي در پاسخ به سؤالات زير دارد: ١ـ روزبهان در شرح شطحيات از کدام يک از قطب هاي زباني مطرح شده در نظريۀ ياکوبسن بهرة بيشتري جسته است ؟ ٢ـ کدام بخش از کتاب از هر قطب زباني بيشترين بهره را برده است ؟ پيشينۀ پژوهش از مقالاتي که با استفاده از نظريۀ رومن ياکوبسن به بررسي و واکاوي در متون ادبي پرداخته اند ميتوان به اين موارد اشاره کرد: ايراني و اسديان (١٣٩٦)، در مقالۀ «بررسي دو قطب زباني استعاره و مجازي در اشعار احمد شاملو با رويکرد به نظريۀ نظام نشانه اي رومن ياکوبسون » با استفاده از رابطۀ مشابهت (قطب استعاري) و رابطۀ مجاورت (قطب مجازي) به بررسي سه سطح لايه هاي واژگاني در شعر شاملو پرداخته اند.