چکیده:
در کتاب خوشامدگویی به تناقض نوشتهی رحمان شریفزاده – که بهکمک آرای گراهام پریست از صدق برخی تناقضها در جهان محقَّق دفاع میکند - از نظر ظاهری (مثل ویرایش ادبی و ...) بهندرت به مشکلی برمیخوریم. ما در این نوشتار بیشتر به تحلیل و ارزیابی محتوایی اثر پرداخته و – افزون بر چند پیشنهاد – در مواردی دیدگاههای نویسنده و/یا تناقضباوران را بهچالش کشیدهایم. مثلاً گفتهایم که پارادوکس پیشگفتار و حالات مرزی مورد بحث را نمیتوان تناقضی واقعی بهشمار آورد. همچنین، برای اعتقاد به تناقضباوری به امر خلاف شهودی چون واقع سلبی نیازی نیست. در بررسی منطق پارادوکس به اصلاح جدول ارزش نقیض و استلزام منطقی پرداختهایم: بهجای t = f ، p = p و f = t باید گفت: t = f ˅ p، p = t ˅ f و f = t ˅ p؛ در حالتهای t→p، p→p و p→f نیز بهجای ارزش p باید گفت: t˅f. بر پایهی این اصلاحها، اشکال بر اعتبار قاعدهی وضع مقدّم در منطق پارادوکس وارد نیست. در مجموع، خواهیم دید که وجود چنین کتابی در زبان فارسی ضروری است.
Defending the truth of some contradictions in the actual world by means of Graham Priest’s views, “To Welcome Contradiction” written by Rahman Sharifzadeh is rarely problematic in the appearance - i.e in the edition. In addition to some suggestions, we have evaluated the content of the book and criticized the views of the author and/or the dialetheists in some cases. We have shown, for example, that the preface paradox and some borderline cases cannot be regarded as true contradictions. Again, there is no need to accept such counterintuitive affairs as negative facts to believe dialetheism. In evaluating the logic of paradox, we have corrected the truth table for the logical negation and implication: instead of saying t = f, p = p and f = t, we must say: t = f ˅ p, p = t ˅ f and f = t ˅ p; and instead of the truth value of p for t→p, p→p and p→f, we must say: t ˅ f. On the basis of such corrections, the objection to the validity of modus ponens rule in the logic of paradox is answered. All in all, the book is a necessary one in Persian.
خلاصه ماشینی:
ولـي در زبـان فارسـي کتـاب خوشـامدگويي بـه تنـاقض اولين کتاب چاپ شده در مورد تناقض باوري است که درصدد است با کمک گـرفتن از آراي گراهام (گريام ) پريست (Graham Priest) - مشهورترين تناقض باور معاصـر و اسـتاد ممتـاز CUNY امريکا - از صدق برخي تناقض ها در جهان محقق دفـاع کنـد.
اختصاص مييافت تا زمينه ي پژوهش هاي تطبيقي نيز فراهم شود؛ بـه ويـژه کـه بنده معتقدم پذيرش تناقض در اين امور پذيرفتنيتـر اسـت از پـذيرش تنـاقض در مـواردي چون پارادوکس پيش گفتار و موارد مرزي.
مثلا شايد کسي با طرح اشکال همه صادق انگاري بگويد يـک تناقض هر چيزي را نتيجه ميدهد (اصل انفجاري بودن صدق ): (به تصویر صفحه مراجعه شود)پاسخ اين است که : چنين مستشکلي - نادانسته - با پيش فرض هاي منطق کلاسـيک ايـن اشکال را مطرح کرده است و حال آن که اگر برخي تناقض ها محقق باشند ديگر نميتـوان از همان نظام منطقي و قاعده ي قياس انفصالي (در سطر ٥) اسـتفاده کـرد و دچـار مصـادره بـه مطلوب شد.
» (ص ١٢٥) ولي به سادگي در مورد چنين مثالي نيز ميتوان پارادوکسي تقويت شده پيش کشـيد؛ مـثلا به اين صورت که : هـر روز تـا ابـد اولـين جملـه اي کـه مـيگـويم ايـن اسـت کـه (الـف ) «اولين جمله اي که فردا خواهم گفت فاقد ارزش (يا کاذب ) اسـت .