چکیده:
به گرمایش زمین، تغییر اقلیم و پیامدهای ناشی از آنها نسبت به انسانها و محیط زیست، بحران اقلیمی گفته میشود. از جمله پیامدهای بحران اقلیمی، تغییر در رفتار انسانها به ویژه تحول در نرخ و نوع بزهکاری است. با وجود این، غفلت از بحران اقلیمی به عنوان مهمترین بحران قرن حاضر موجب شده که به طور سنتی این مؤلفه در بررسی تحول بزهکاری نادیده گرفته شود. شواهد زیادی وجود دارند که مطابق آنها هر یک از عناصر تغییر اقلیمی نظیر بارش، دما، رطوبت و مه، منجر به تحول در نرخ و نوع بزهکاری میشوند. نویسندگان برای پاسخ به این پرسش که تغییر اقلیم و بحران حاصل از آن، چه تأثیری بر تحول بزهکاری دارد، از چهار مؤلفه بهره بردند. بنابراین جهت شناسایی و تأیید رابطۀ موصوف، مؤلفههای جغرافیامحور، فعالیتمحور، ساختارمحور و سازماناجتماعیمحور به عنوان رویکردهای شاخصی از جرمشناسی انتخاب شدند. دلیل گزینش این رویکردها، ارتباط بیشتر آنها با بحران اقلیمی و تأکید پژوهشهای پیشین بر این رویکردها در پرتو روش مطالعاتی فراترکیب بود. بر این پایه، مطابق یافتههای نوشتار حاضر، بحران اقلیمی منجر به «بزهدیدگی اقلیمیِ» شهروندان شده و این قربانیان، بزهکاران آینده خواهند بود. بدینسان مقابله با بحران اقلیمی را میتوان در کنار مزایای بیشماری که برای محیط زیست و سلامتی انسان دارد، موجب کاهش بزهکاری در سطح جامعه دانست. از این رو سیاستگذاری اقلیمی و بزهانگاری رفتارهای اقلیمستیز حکومت ـ شرکتهایی که اقدام به تولید کربن و توسعه گازهای گلخانهای در سطح جهان میکنند، ضرورت دارد.
Global warming, climate change and its consequences concerning man and the environment are called climate crises. People’s behavior change is a consequence of the climate crisis. Despite this, negligence of climate crisis as the most important crisis in the modern century causes this component traditionally in the examination of the evolution of crime has been neglected. There is much evidence that according to them each of the elements of climate change such as precipitation, temperature, humidity and fog results in the evolution of crime rates and the type of crime. To answer this question what the effect of climate change and the crisis resulting from it on the crime evolution is the authors have utilized four components. Therefore, for recognizing and proving the mentioned relationship, the components “geography-centred, activity-centred, structure-centred, and social organization-centred” were selected as an indicative approach to criminology. The reason for selecting these approaches was the more correlation between them and the climate crisis and the emphasis of the previous researches on these approaches in the light of the meta-synthesis. In this manner, according to the paper findings the climate crisis has led to the climate victimization of citizens and these victims become future convicts. Consequently, confronting the climate crisis can make crimes drop or decline along with innumerable privileges for the environment and man’s health. Therefore, the climate policy and criminalization of anti-climate activities of the state-companies which emit carbon dioxide and the growth in global greenhouse gas emissions are vital.
خلاصه ماشینی:
با تأکيد بر اين نکته که گرمايش زمين و بحران اقليمي عمدتا ناشي از فعاليـت هـاي انساني به ويژه توليد و سوزاندن سوخت هـاي فـسيلي توسـط شـرکت هـا،٤ کـشاورزي و دامپروري صنعتي و همچنين تغيير کاربري اراضـي اسـت ، تأکيـد مـي شـود کـه هـدف نوشتار حاضر، تمرکز بر دسته نخست از روابط بزهکاري و اقليم است .
بنابراين پـژوهش حاضر با طرح اين پرسش انجام شده است که تغيير اقليم و بحران حاصل از آن ، چه تأثيري بر بزهکاري دارد؟ در همين زمينه بايد توجه داشت که پاسـخ بـه ايـن پرسـش ، از منظـر چندين رويکرد و نظريه جرم شناختي امکان پذير اسـت .
اين مطالعه نشان مي دهد که بحران اقليمي ممکن است موجب افزايش خـشونت در منـاطقي شـود که پيش از اين رقـم بـالاي قتـل را شـاهد بودنـد و تحـت تـأثير سـاير شـرايط نـامطلوب اجتماعي قرار داشـتند (٢٩٧ :٢٠١٦ ,Moffett &Mares ).
ايـن دو طـي پژوهش ديگري در سال ۲۰۱۹، مانند مطالعه قبلي ، بـا در نظـر گـرفتن نتـايج مربـوط بـه شاخص هاي تغيير اقليم ، ارتباط مثبتي بين دماي غير عادي و جرايم مختلف پيدا کردند (٥٢٠ :٢٠١٩ ,Moffett &Mares ).
Agnew, Robert, “Dire forecast: A theoretical model of the impact of climate change on crime”, Theoretical Criminology, Vol. 16(1):21-42, 2011.
Hu, Xiaofeng & Jiansong Wu & Peng Chen & Ting Sun & Dan Li, “Impact of climate variability and change on crime rates in Tangshan, China”, Science of the Total Environment, Vol. 609:1041-1048, 2017.