چکیده:
گذشت یکسال به عنوان یک اصل در فقه اسلامی بر اساس نصوص روایی در بسیاری موارد جهت یقینی شدن امور پذیرفته شده است. برخی از فقها، بهبودی عضو، بعد از گذشت یکسال را بر اساس روایات، موهبت جدیدی به جانی یا مجنی علیه به حساب آورده اند که موجب ایجاد آثاری مانند عدم بازگشت دیه ی پرداختی به جانی یا عدم اجرای دوباره ی قصاص جانی می دانند. نظر مقابل، با رد این ادله، گذشت این مدت را در مورد ثبوت دیه یا عدم آن بی تاثیر می داند. این گروه، عضو رویش شده را همان عضو از دست رفته محسوب نموده اند که موجب ترتب آثاری چون عدم ثبوت دیه و یا برگشت پذیری دیه ی پرداختی خواهد بود. قانون مجازات اسلامی در مورد بهبودی، پس از گذشت زمان و تکلیف دیه در این مورد، ساکت است و هیچگونه اختیاری در رابطه با گذشت زمانی مانند یکسال، جهت مسلم شدن امر به حاکم اسلامی یا قاضی نمی دهد. در این مقاله ثابت می شود که گذشت یکسال به عنوان اماره ی احتساب عضو رویش شده به عنوان یک هدیه ی جدید خداوند به شخص، می باشد؛ به طوری که می توان در صورت پیدا شدن یقین از راههایی مانند نظریه ی کارشناسی و یا عادی نبودن بهبودی عضو، به کمتر از این زمان نیز بسنده نمود.
Improvement of organ after of passing of one year categories according to valid documents, as a new gift that make the effects such as: exclusion of return of payed dia. Oppositely, passing of this time(1 year) has no effect on the dia confirmation. All of jurists think that the grown or return of organ before one year makes the Hokoma. In fact, this time express that the new gift behalf of God is given and make sure to acceptance even in shorter times. Valid document reasons believed in this subject specified to some abilities such as vision, hearing and some organs such as teeth. But this be able to generalized to other organs. In some other valid documents, passes one year is accepted as a rule. Islamic punishment rule has no idea into the return back or improvement of organ after of time and judgment has no authority to the time passing for the certainty or the mistake of experts about missed organ or ability. According to valid documents, this subject can be lack of Islamic punishment rule related to governor authorities.
خلاصه ماشینی:
به اين معنا که آيا در هنگام جنايت ، ديه ثابت و بر ذمـه جـاني مستقرشـده اسـت ولـي اثبات حقوقي آن بعد از گذشت يک سال است يا اين که پس از گذشت يـک سـال ديـه بر ذمه جاني مستقر مي شود؟ همچنين آيا گذشت يک سال اماره است و يـا موضـوعيت دارد و لازم است قاضي تا يک سال صبر کند تا يقين به منفعت زايل شده حاصل شـود، يا خير؟ لازم به ذکر است بحث در مورد ثبوت ديه بعد از يک سال و عـدم برگشـت ديـه ي پرداختي پس از بهبودي، تنها پيرامون منافع و در مورد اعضا نيـز فقـط در مـورد ديـه ي دندان و مو مطرح شده است ؛ زيرا اعضاي ديگر از دو حالت خارج نخواهد بـود: برخـي از اعضاء مانند دست و پا عرفا امکان برگشت و رويش مجدد نـدارد و برخـي اعضـاي ديگر مانند کنده شدن زبان فرد، فقها ديه را به محض جنايت ثابت ميدانند و در صورت بهبودي نيز به لزوم بازگشت ديه فتوا نمي دهند.
مبناي فتوا روايت صحيحه ي ابا بصـير اسـت (محقـق اردبيلـي، ١٤١٢ق ، ج ١٤، 72 ص ٤٤٣/ فاضل اصفهاني، ١٤٠٥ق ، ج ٢، ص ٥١٣) کـه وي نظـر امـام بـاقر (ع ) را در مـورد ضربه ي واردشده به زن جواني که منجر به از دست رفتن حالت عادت ماهانه ي او شده است ، جويا شد؛ ايشان در پاسخ ، صبر تا يک سال را براي بهبـودي ايـن حالـت ، حکـم فرمودند و در صورت عدم بازگشت عضو با يک قسم از سوي زن ، يک سوم ديـه ي وي بر عهده ي مرد ثابت ميگردد.