چکیده:
کتابشناسی یکی از بهترین روشهای آگاهی یافتن از وجود و فایدة کتابها و مقالههایی است
که در یک موضوع خاص نوشته شده است که در گسترة تحقیقات پژوهشی و دانشگاهی بسیار
حائز اهمیت است. مقالة حاضر کوشیده است کتابشناسی توصیفی - تحلیلی آثار حسن
ذوالفقاری را در زمینة ادبیات عامه ارائه دهد. رویکرد منبع شناسی در این پژوهش بر مبنای
توصیف اطلاعات شناسنامهای کتاب و مقالههای ایشان است؛ علاوه بر آن با روش تحلیل
محتوا به معرفی سرفصلهاء فصول کتابها یا مقالهها و نیز موضوع و نوع مخاطب آن پرداخته
است. از سوبی دیگر منابع, اعم از کتاب یا مقالهها را تحلیل و نقد کرده است. با این رویکرد
این نوشتار به توصیف و تحلیل آشار وی در ۸ بخش زیر پرداخته است: ۱. امشال و
ضربالمثل هاء ۲. ادبیات و فرهنگ عامه. ۳. تحلیل داستان. منظومههای عاشقانه و روایتهااء
. افسانههاء ۵. ادبیات مکتبخانهای. .٩ قالبها و بنمایههای شعری در ادب عامه.
۷ جنبههای مردمشناختی, باورها و آداب و رسوم عامیانه و ۸ سیتما و بازیهای رایانهای بر
اساس قصههای عامیانه.
خلاصه ماشینی:
سير تحليلي آثار حسن ذوالفقاري در ادب عامه (تاريخ دريافت : ١٤٠٢/١/٢٩، تاريخ پذيرش : ١٤٠٢/٢/٢٥) 1 ليلا ميرمجربيان چکيده کتابشناسي يکي از بهترين روش هاي آگاهي يافتن از وجود و فايدة کتاب ها و مقاله هايي است که در يک موضوع خاص نوشته شده است که در گسترة تحقيقات پژوهشي و دانشگاهي بسيار حائز اهميت است .
در اين کتاب از ميان حدود ٤٠٠ منبع فارسي شامل کتـاب هـاي چـاپي، چـاپ سـنگي، خطي و منابع غيرچاپي اعم از طرح هاي پژوهشي، گنجينۀ واحد فرهنگ مردم ، مرکز تحقيقات صداوسيما و پايان نامه ها، کتابشناسي کاملي از مثل هاي فارسي فراهم آمـده است .
علـيرغـم مزايـاي زيـاد نوشته هاي حسن ذوالفقاري دربارة امثال و ضرب المثل ها بايستي اذعـان داشـت کـه نويسنده در بسياري از اين پژوهش هـا، مـوارد تکـراري و شـبيه بـه هـم کـه سـبب همپوشاني متن مقاله ها و آثارش ميشود، به وفور دارد به گونه اي که گاهي جملات عينا در دو يا چند متن تکرار ميشود که ميتواند از ارزش علمـي کارهـاي تحقيقـي بکاهد.
مثل هــا و ضرب المثل ها به عنوان يکي از مؤلفه هاي فرهنگ ملي، در اين مقاله بررسي ميشود؛ بدين منظور به بررسي اسطوره هاي مأخوذ از شاهنامه ميپردازد که بيشترين بازتـاب را در امثال فارسي داشته است ؛ از اين ميان نام سيزده اسـطوره و قهرمـان افسـانه اي ايراني مأخوذ از شاهنامه در ١١٥ مثل فارسي انعکاس يافته اسـت کـه يـا اشـاره بـه بخشي از داستان اين اسطوره ها دارد و يا به صورت استعاره به کار رفته اند.